سرمقالهی نشریهی خط حزبالله (شمارهی بیستوششم)
«گفته میشود که خروس، هم در عزا و هم در عروسی ذبح میشود.» این تعابیر، تعابیر امام خمینی رحمةاللهعلیهاست
از ملت ایران در روزهای قاجار و پهلوی. «من هر دو جنگ بینالمللی را یادم هست، و گمان ندارم هیچ کدام از شما جنگ بینالمللی اول را یادش باشد. ما در جنگ بینالمللی هم مشاهده میکردیم، من کوچک بودم لکن مدرسه میرفتم... مورد تاختوتاز ما واقع شدیم در جنگ بینالمللی اول. جنگ بینالمللی دوم را بسیاری از شماها یادتان است که ما مورد تاختوتاز این سه قوه واقع شدیم؛ امریکا، انگلستان، شوروی... ما باید مورد تاختوتاز بشویم تا آقایان پیروز بشوند. بعد هم که پیروز شدند و حال صلح پیش آمد باز ما ذبح شدیم. کشورهای ضعیف اینطورند.»

طی سالهای 1296 تا 1298 ایران با وجود اعلام بیطرفی در جنگ جهانی اول، آسیب وحشتناکی از این جنگ ویرانگر دید و جمعیت زیادی از مردم ایران تلف شدند. یکی از پژوهشگران تاریخ تهران و شاهد این قحطی بزرگ مینویسد: «در همین قحطی نیز بود که نیمی از جمعیت پایتخت از گرسنگی تلف شده، اجساد گرسنگان در گوشه و کنار کوچه و بازار هیزم وار بر روی هم انباشته شده، کفن و دفن آنها میسر نمیگردید و...»
ملت ایران تجربیات تاریخی مهمی دارد. همین مردمی که این چنین تحت ظلم استعمارگران قرار گرفتند و مانند برگ پاییزی بر زمین ریختند به امام خمینی رحمةاللهعلیه در مقابل استبداد و استعمار «با جان خود لبیک گفتند... سه باور در امام بزرگوار ما وجود داشت، که همین سه باور به او قاطعیت میداد، شجاعت میداد و استقامت میداد: باور به خدا، باور به مردم، و باور به خود... امام با دل خود با مردم حرف زد.» و مردم «به وسط میدان آمدند و مردانه ایستادند... همین سه باور بتدریج در مردم ما همگانی شد؛ امید پیدا شد، اعتماد به نفس پیدا شد، توکل به خدا پیدا شد؛ اینها جای یأس را گرفت... مردم ایران روحیات خودشان را تغییر دادند، خدای متعال هم وضع آنها را تغییر داد: انّ ا... لایغیّر ما بقوم حتّی یغیّروا ما بانفسهم»(1392/03/14).