آیه قرآن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
وصیت شهدا
وصیت شهدا
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :20
بازدید دیروز :1
کل بازدید :95667
تعداد کل یاد داشت ها : 335
آخرین بازدید : 103/2/29    ساعت : 9:4 ع

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز(پنجشنبه) در دیدار فرماندهان، مسئولان و دیگر پرسنل نیروی هوایی ارتش، استمرار فشارهای گوناگون و تهدیدات 34 ساله امریکا را همزمان با سخنان مسئولان این کشور درباره آمادگی برای مذاکره با ایران را نشان دهنده فقدان حسن نیت امریکایی ها دانستند و با اشاره به هوشیاری و مرعوب نشدن ملت ایران در مقابل حرکتهای حیله گیرانه تأکید کردند: ملت عزیز، بصیر و پر استقامت ایران روز 22 بهمن متحد و کوبنده به میدان می آید و در حرکتی ملی و انقلابی، بار دیگر توطئه دشمن را برای جدا کردن مردم از نظام و انقلاب، ناکام می سازد.
این دیدار همزمان با سالروز بیعت تاریخی جمعی از همافران نیروی هوایی ارتش با امام خمینی(ره) در نوزدهم بهمن سال 1357 برگزار شد.
رهبر انقلاب با اشاره به فاصله عظیم جایگاه کنونی ملت ایران با 34 سال قبل خاطرنشان کردند: مردم ایران در این 3 دهه، به ملتهای دیگر آموختند که می توان و باید در مقابل سلطه بیگانگان ایستاد و با توکل به خدا، حرکت مستقل، پیشتاز و سرافرازانه را ادامه داد.
حضرت آیت الله خامنه ای روزهای دهه فجر را فرصت مناسبی برای ارزیابی حرکت 34 ساله نظام و ملت در عرصه های مختلف برشمردند و افزودند: این نگاه نشان خواهد داد که راه آینده را چگونه انتخاب کنیم و چگونه بپیماییم.
رهبر انقلاب توطئه های مختلف دشمنان از جمله کودتا، تحریک نظامی،‌حمایت همه جانبه از دشمن مهاجم، معارضه سخت، معارضه نرم، فشارهای مضاعف امپراطوری خبیث رسانه ای و تحریم های شدید و روزافزون را یادآوری کردند و افزودند: آنها در سه دهه اخیر هرچه در چنته داشته اند بکار گرفته اند تا ملت را ناامید و به اسلام و جمهوری اسلامی بدبین کنند و از صحنه خارج سازند اما به فضل الهی، مردم شادابتر، فعالتر و وفادارتر شده اند.
ایشان با اشاره به سخنان بعضی از مسئولین امریکایی مبنی بر تشدید تحریم ها برای رو در رو قرار دادن مردم با نظام اسلامی تأکید کردند: ملت، همیشه و بخصوص در راهپیمایی 22 بهمن هر سال،‌ جواب این حرفها را داده است و امسال نیز خواهد داد.
حضرت آیت الله خامنه ای بصیرت و بیداری را رمز موفقیت در مقابل بیگانگان برشمردند و افزودند: مردم با هوشیاری و بصیرت عمومی، دست امریکایی ها و صهیونیستها را در هر حرکتی، بخوبی می خوانند و در رفتار و مواضع خود دچار خطا نمی شوند و این واقعیت، حُسن عظیم ملی است.
رهبر انقلاب با اشاره به طرح مجدد و مکرر آمادگی برای مذاکره با ایران در سخنان اخیر مقامات امریکا افزودند: این حرف البته تازگی ندارد و آنها در مقاطع مختلف، آن را تکرار کرده اند و ملت ایران در هر بار با توجه به اقدامات عملی امریکایی ها، درباره سخنان آنها قضاوت کرده است.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به سخنان امریکایی ها مبنی بر اینکه توپ در زمین ایران است خاطرنشان کردند: توپ در زمین شماست. چرا که شما باید پاسخگو باشید که آیا سخن گفتن از مذاکره همزمان با ادامه فشار و تهدید، ‌اصولاً معنایی دارد؟
ایشان افزودند: مذاکره برای اثبات حسن نیت است، شما از سر سوءنیت دهها کار انجام می دهید و بعد به زبان می گویید مذاکره! آیا ملت ایران می تواند باور کند که شما حسن نیت دارید؟
رهبر انقلاب در ریشه یابی علت طرح پیشنهاد مذاکره از جانب امریکایی ها گفتند: ما البته نیاز آنها به مذاکره را درک می کنیم چون سیاست خاورمیانه ای امریکاییها دچار شکست شده و آنها برای ترمیم این شکست نیاز دارند برگ برنده ای رو کنند.
ایشان کشاندن جمهوری اسلامیِ انقلابیِ مردمی به پای میز مذاکره را برگ برنده مورد نیاز امریکایی ها خواندند و افزودند: آنها می خواهند به دنیا بگویند حسن نیت دارند اما کسی حسن نیتی نمی بیند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به پیشنهاد 4 سال قبل امریکا برای مذاکره خاطرنشان کردند: همان موقع تأکید شد که ما پیش داوری و قضاوت نمی کنیم و منتظریم عمل آنها را ببینیم اما در این چهار سال جز ادامه توطئه ها، کمک به فتنه گران و حمایت از تروریستهایی که دانشمندان ملت ایران را ترور کردند چیزی مشاهده نشد.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: شما به قول خودتان تحریم های فلج کننده می گذارید تا ملت را فلج کنید آیا این نشان دهنده حسن نیت است یا سوء نیت؟
رهبر انقلاب افزودند: مذاکره هنگامی معنا پیدا می کند که دو طرف با حسن نیت، با شرایط برابر و بدون قصد فریب گفتگو کنند به همین علت «مذاکره برای مذاکره»، «مذاکره به صورت تاکتیکی» و پیشنهاد مذاکره برای فروختن ژست ابرقدرتی به دنیا، حرکتی حیله گرانه است.
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: من دیپلمات نیستم، انقلابیم به همین علت صریح، صادقانه و قاطعانه حرف می زنم: پیشنهاد مذاکره وقتی معنا دارد که طرف حسن نیت خود را نشان دهد.
ایشان به امریکایی ها خاطرنشان کردند: اسلحه را مقابل ملت ایران می گیرید و می گویید یا مذاکره یا شلیک می کنیم! اما بدانید فشار و مذاکره با هم سازگار نیست و ملت مرعوب این چیزها نخواهد شد.
رهبر انقلاب با انتقاد از عده ای ساده لوح یا دارای غرض که از پیشنهاد امریکا ابراز خوشحالی می کنند افزودند: مذاکره با امریکا مشکلی را حل نمی کند چرا که آنها در 60 سال اخیر به هیچیک از وعده های خود عمل نکرده اند.
سازماندهی کودتای 28 مرداد علیه دکتر مصدق آن هم در حالیکه او به امریکاییها اعتماد کرده بود و حمایت مستمر از حکومت ظالمانه و مستبد پهلوی، دو نمونه ای بود که حضرت آیت الله خامنه ای در تبیین رفتار امریکایی ها در قبال ایرانیان، مورد اشاره قرار دادند.
ایشان افزودند: بعد از انقلاب هم در برهه ای، مسئولان از روی خوش بینی به امریکاییها اعتماد کردند اما آنها ایران را محور شرارت خواندند و به ملت ایران اهانتی بزرگ کردند.
رهبر انقلاب در جمع بندی این بخش از سخنانشان افزودند: با توجه به این سوابق و با توجه به واقعیات، تأکید می کنیم مذاکره و فشار دو راه جداگانه هستند و ملت ایران قبول نمی کند که زیر فشار و تهدید با تهدید کننده مذاکره کند.
ایشان افزودند: هرکسی بخواهد سلطه امریکا را مجدداً برقرار کند و برای جلب رضایت امریکایی ها از منافع ملی، پیشرفت کشور و استقلال ملی صرفنظر کند ملت گریبان او را می گیرد و بنده هم اگر خلاف این خواست عمومی حرکت کنم مورد اعتراض مردم واقع می شوم.
حضرت آیت الله خامنه ای ملت ایران را اهل حلم و مسالمت خواندند و افزودند: ما با هر کشوری که علیه ایران توطئه نداشته است مذاکره و ارتباط داشته ایم و این مسئله را در خدمت منافع ملی می دانیم.
رهبر انقلاب، حرکت عظیم مردم ایران را حرکتی در جهت تأمین منافع «ایران، امت اسلامی و جامعه بشری» خواندند و افزودند: این ملت به یاری حق، امت اسلامی را به اوج افتخار می رساند.
ایشان حفظ بصیرت و اتحاد را زمینه ساز ادامه عزت و پیشرفت ملی دانستند و با انتقاد از برخی بداخلاقی های اخیر افزودند: مسئولان باید مصالح کشور را حفظ کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به اینکه در آینده با مردم درباره این بد اخلاقی ها سخن خواهند گفت افزودند: مسئولان، این بداخلاقی ها را که در برخی عرصه ها و صحنه ها دیده شد کنار بگذارند و همچون ملت یکدل و مصمم و همزبان باشند.
فرمانده کل قوا در بخش دیگری از سخنانشان، ساخت جنگنده، انواع هواپیما و تجهیزات پیشرفته در نیروی هوایی ارتش را نشان دهنده شکوفایی جریان عظیم استعداد، عشق و ابتکار در سراسر کشور از جمله در نیروهای مسلح دانستند و افزودند: شما تبلیغات سلطه گران را درباره ناتوانی ملتها برای ایستادن روی پای خود، در هم شکستید.

در ابتدای این دیدار امیرسرتیپ خلبان شاه صفی فرمانده نیروی هوایی ارتش ضمن گرامیداشت نوزدهم بهمن، سالروز بیعت تاریخی همافران با امام خمینی (ره)، گزارشی از توانمندیهای داخلی و پیشرفت های نیروی هوایی بیان کرد.

توسط : بسیجی |   نظر بدهید
      

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پیامی درگذشت آقای دکتر حسن حبیبی را تسلیت گفتند.
متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم
با دریغ و تأسف خبر درگذشت یار دیرین انقلاب و دانشمند متعهد مرحوم مغفور آقای دکتر حسن حبیبی رحمة‌الله‌علیه را دریافت کردم.
ایشان مؤمنی صادق و پارسا و خدوم بود. تاریخچه‌ی خدمات وی به نظام جمهوری اسلامی از پیش از انقلاب و به‌هنگام تدوین پیش‌نویس قانون اساسی آغاز شده و در طول سالهای متمادی در عضویت شورای انقلاب و سپس بر عهده گرفتن مسئولیتهای بزرگ دیگر ادامه یافته است. بیماری جانکاه و طولانی وی، صبر و تسلیم و توکل او را نیز بر فهرست مزایای شخصیتی وی افزود و امید است رحمت و مغفرت و رضوان الهی شامل حال ایشان گردد. لازم میدانم به همسر گرامی و باوفای ایشان و دیگر بازماندگان و نیز به همکاران و علاقمندان به آن فقید سعید تسلیت خویش را تقدیم نمایم.
سیدعلی خامنه‌ای
12 بهمن 1391


توسط : بسیجی |   نظر بدهید
      

یکى از خاطرات خیلى جالب من، آن شب اوّلى است که امام وارد تهران شدند؛ یعنى روز دوازدهم بهمن - شب سیزدهم - شاید اطّلاع داشته باشید و لابد شنیده‌اید که امام، وقتى آمدند، به بهشت زهرا رفتند و سخنرانى کردند، بعد با هلى‌کوپتر بلند شدند و رفتند.


تا چند ساعت کسى خبر نداشت که امام کجا هستند! علّت هم این بود که هلى‌کوپتر، امام را در جایى که خلوت باشد برده بود؛ چون اگر مى‌خواسشت جایى بنشیند که جمعیت باشد، مردم مى‌ریختند و اصلاً اجازه نمى‌دادند که امام، یک جا بروند و استراحت کنند. مى‌خواستند دور امام را بگیرند.

هلى‌کوپتر در نقطه‌اى در غرب تهران رفت و نشست، بعد اتومبیلى امام را سوار کرد. همین آقاى «ناطق نورى» اتومبیلى داشتند، امام را سوار مى‌کنند - مرحوم حاج احمد آقا هم بود - امام مى‌گویند: مرا به خیابان ولى‌عصر ببرید؛ آن‌جا منزل یکى از خویشاوندان است. درست هم بلد نبودند؛ مى‌روند و سراغ به سراغ، آدرس مى‌گیرند، بالاخره پیدا مى‌کنند - منزل یکى از خویشاوندان امام - بى‌خبر، امام وارد منزل آنها مى‌شوند!

امام هنوز نماز هم نخوانده بودند - عصر بود - از صبح که ایشان آمدند - ساعت حدود نه و خرده‌اى - و به بهشت زهرا رفتند تا عصر، نه ناهار خورده بودند، نه نماز خوانده بودند، نه اندکى استراحت کرده بودند! آن‌جا مى‌روند که نمازى بخوانند و استراحتى بکنند. دیگر تماس با کسى نمى‌گیرند؛ یعنى آن‌جا که مى‌روند، با کسى تماس نمى‌گیرند. حالا کسانى که در این ستادهاى عملیاتى نشسته بودند - ماها بودیم که نشسته بودیم - چقدر نگران مى‌شوند! این دیگر بماند. چند ساعت، هیچ کس از امام خبر نداشت؛ تا بعد بالاخره خبر دادند که بله، امام در منزل فلانى هستند و خودشان مى‌آیند، کسى دنبالشان نرود!

من در مدرسه رفاه بودم که مرکز عملیاتِ مربوط به استقبال از امام بود - همین دبستان دخترانه رفاه که در خیابان ایران است که شاید شما آشنا باشید و بدانید - آن‌جا در یک قسمت، کارهایى را که من عهده‌دار بودم، انجام مى‌گرفت؛ دو، سه تا اتاق بود. ما یک روزنامه روزانه منتشر مى‌کردیم. در همان روزهاى انتظار امام، سه، چهار شماره روزنامه منتشر کردیم. عدّه‌اى آن‌جا بودیم که کارهاى مربوط به خودمان را انجام مى‌دادیم.

آخر شب - حدود ساعت نه‌ونیم، یا ده بود - همه خسته و کوفته، روز سختى را گذرانده بودند و متفّرق شدند. من در اتاقى که کار مى‌کردم، نشسته بودم و مشغول کارى بودم؛ ناگهان دیدم مثل این که صدایى از داخل حیاط مى‌آید - جلوِ ساختمان مدرسه رفاه، یک حیاط کوچک دارد که محلِّ رفت و آمد نیست؛ البته آن هم به کوچه در دارد، لیکن محلِّ رفت و آمد نیست - دیدم از آن حیاط، صداى گفتگویى مى‌آید؛ مثل این‌که کسى آمد، کسى رفت. پا شدم ببینم چه خبر است. یک وقت دیدم امام از کوچه، تک و تنها به طرف ساختمان مى‌آیند! براى من خیلى جالب و هیجان‌انگیز بود که بعد از سالها ایشان را مى‌بینم - پانزده سال بود، از وقتى که ایشان را تبعید کرده بودند، ما دیگر ایشان را ندیده بودیم - فوراً در ساختمان، ولوله افتاد؛ از اتاقهاى متعدّد - شاید حدود بیست، سى نفر آدم، آن‌جا بودند - همه جمع شدند. ایشان وارد ساختمان شدند. افراد دور ایشان ریختند و دست ایشان را بوسیدند. بعضیها گفتند که امام را اذیّت نکنید، ایشان خسته‌اند.

براى ایشان در طبقه بالا اتاقى معیّن شده بود - که به نظرم تا همین سالها هم مدرسه رفاه، هنوز آن اتاق را نگه داشته‌اند و ایام دوازده بهمن، گرامى مى‌دارند - به نحوى طرف پله‌ها رفتند تا به اتاق بالا بروند. نزدیک پاگرد پله که رسیدند، برگشتند طرف ما که پاى پله‌ها ایستاده بودیم و مشتاقانه به ایشان نگاه مى‌کردیم. روى پله‌ها نشستند؛ معلوم شد که خود ایشان هم دلشان نمى‌آید که این بیست، سى نفر آدم را رها کنند و بروند استراحت کنند! روى پله‌ها به قدر شاید پنج دقیقه نشستند و صحبت کردند. حالا دقیقاً یادم نیست چه گفتند. به‌هرحال، «خسته نباشید» گفتند و امید به آینده دادند؛ بعد هم به اتاق خودشان رفتند و استراحت کردند.

البته فرداى آن روز که روز سیزدهم باشد، امام از مدرسه رفاه به مدرسه علوىِ شماره دو منتقل شدند که برِ خیابان ایران است - نه مدرسه علوى شماره یک که همسایه رفاه است - و دیگر رفت و آمدها و کارها، همه آن‌جا بود. این خاطره به یادم مانده است.

 


توسط : بسیجی |   نظر بدهید
      

 یک جوان دانشجوى کم‌سال با یک مجموعه‌ى معدودى که خودش اسم آن را گذاشته تیپ - صد نفر آدم یک تیپند؟! صد و پنجاه نفر آدم یک تیپند؟! او خودش میگوید تیپ! - میرود به غرب کشور یا جنوب، با این تیپ مؤمن و مخلص، در مقابل جبهه‌ى دشمن با یک واحد رزمىِ مجهز و یک فرماندهىِ سابقه‌دار میجنگد. این ابزارى ندارد، جز همین ابزارهاى ابتدائى، اما او به برترین ابزارها مجهز است؛ این تجربه‌ى فرماندهى ندارد، اما او به قدر عمر این، فرماندهى کرده. اینها در مقابل هم قرار میگیرند، این بر او غلبه پیدا میکند؛ تانک او را مصادره میکند، امکانات او را مصادره میکند، پیروز برمیگردد. این با خودسازى به وجود مى‌آید. بدون خودسازى نمیشود وارد این میدانها شد.

 بعضى‌ها میترسیدند. بعضى‌ها از پیش قضاوت میکردند که نمیشود - اصلاً میگفتند نمیشود - هرجا هم حضور بسیجى بود، مخالفت میکردند. من میدیدم مردان مؤمنِ باصلاحیتِ ارتشِ منظمِ آن روز ما استقبال میکنند از این که مجموعه‌ى بسیج با آنها و همراه آنها باشد؛ این را من خودم در دوران جنگ مکرر دیدم؛ در پادگان ابوذر، در جنوب، در شمال غرب. خود فرمانده ارتشى اصرار داشت که مجموعه‌ى بسیجى با او همراه باشند؛ دوست میداشت، استقبال میکرد؛ اینجا در تهران یک عده‌اى نشسته بودند، نق میزدند که آقا چرا اینها وارد شدند؟ چرا بدون اجازه رفتند؟ چرا فلان اقدام را کردند؟ از حضور بسیجى ناراحت بودند. چون امید نداشتند، مأیوس بودند، میگفتند نمیشود کارى کرد؛ اما وقتى که وارد شدند، دیدند این ورود، امیدآفرین است؛ همه‌ى این استعدادها را جوشش میدهد.
 خود حضور بسیجى در عرصه‌ى نبرد، به او یک نورانیتى میبخشد. معروف بود در دوران دفاع مقدس میگفتند فلانى نور بالا میزند، روشن است؛ یعنى بزودى شهید خواهد شد. این نورانیتِ حضور بسیجى بود؛ این را من خودم مشاهده کردم؛ نه یک بار و دو بار. یک موردى که مربوط به همین استان شماست، بد نیست عرض کنم. یک سرگرد ارتشى که بعد ما فهمیدیم ایشان اهل آشخانه است - سرگرد رستمى - به میل خود، به صورت بسیجى آمده بود در مجموعه‌ى گروه شهید چمران، آنجا فعالیت میکرد. بنده مکرراً او را میدیدم؛ مى‌آمد، میرفت. یک شبى با مرحوم چمران نشسته بودیم راجع به مسائل جبهه و کارهائى که فردا داشتیم، صحبت میکردیم؛ در باز شد، همین شهید رستمى وارد شد. چند روزى بود من او را ندیده بودم. دیدم سرتاپایش گل‌آلود است؛ این پوتینها گل‌آلود، بدنش خاک‌آلود، صورتش خسته، ریشش بلند؛ اما چهره را که نگاه کردم، دیدم مثل ماه میدرخشد؛ نورانى بود. روزهاى قبل، من این حالت را در او ندیده بودم. رفته بود در یک منطقه‌ى عملیاتى، آنجا فعالیت زیادى کرده بود؛ حالا آمده بود، میخواست گزارش بدهد. او بعد از چندى هم به شهادت رسید. ارتشى بود، اما آمده بود بسیجى وارد میدان شده بود؛ فعالیت میکرد، مجاهدت میکرد، حضور فداکارانه داشت - در همان مجموعه‌ى بسیجىِ شهید چمران - بعد هم به شهادت رسید. این نورانیت را خیلى‌ها دیدند؛ ما هم دیدیم، دیگران هم بیشتر از ما دیدند. این ناشى از همان حضور فوق‌العاده است.
بیانات در دیدار بسیجیان استان خراسان شمالى‌ 1391/07/24


توسط : بسیجی |   نظر بدهید
      

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پیامی درگذشت آقای دکتر حسن حبیبی را تسلیت گفتند.

متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم
با دریغ و تأسف خبر درگذشت یار دیرین انقلاب و دانشمند متعهد مرحوم مغفور آقای دکتر حسن حبیبی 
رحمة‌الله‌علیه را دریافت کردم.
ایشان مؤمنی صادق و پارسا و خدوم بود. تاریخچه‌ی خدمات وی به نظام جمهوری اسلامی از پیش از انقلاب و به‌هنگام تدوین پیش‌نویس قانون اساسی آغاز شده و در طول سالهای متمادی در عضویت شورای انقلاب و سپس بر عهده گرفتن مسئولیتهای بزرگ دیگر ادامه یافته است. بیماری جانکاه و طولانی وی، صبر و تسلیم و توکل او را نیز بر فهرست مزایای شخصیتی وی افزود و امید است رحمت و مغفرت و رضوان الهی شامل حال ایشان گردد. لازم میدانم به همسر گرامی و باوفای ایشان و دیگر بازماندگان و نیز به همکاران و علاقمندان به آن فقید سعید تسلیت خویش را تقدیم نمایم.
سیدعلی خامنه‌ای


توسط : بسیجی |   نظر بدهید
      
<      1   2   3   4      >