الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام على الرّسول الأعظم الأمین و على ءاله الطّاهرین و صحبه المنتجبین و على جمیع الأنبیاء و المرسلین.
به شما میهمانان گرامى، سران و هیئتهاى نمایندگى کشورهاى جنبش عدم تعهد و نیز دیگر شرکتکنندگان در این اجلاس بزرگ بینالمللى خوشامد میگویم.
ما در اینجا گرد آمدهایم تا به هدایت و کمک پروردگار، حرکت و جریانى را که در شش دههى قبل با هوشمندى و موقعیتشناسى و شجاعت چند تن از رهبران سیاسىِ دلسوز و مسئولیتپذیر پایهگذارى شد، به اقتضاى موقعیتها و نیازهاى امروز جهان ادامه دهیم و بلکه به آن جانى تازه و تحرکى دوباره ببخشیم.
میهمانان ما از مناطق جغرافیائى دور و نزدیک در اینجا گرد آمده و متعلق به ملیتها و نژادهاى گوناگون و داراى تعلقات اعتقادى و فرهنگى و تاریخى و وراثتىِ متنوعند؛ ولى همان طور که «احمد سوکارنو» یکى از بنیانگذاران این جنبش در کنفرانس معروفِ باندونگ در سال 1955 گفت، مبناى تشکیل عدم تعهد، نه وحدت جغرافیائى یا نژادى و دینى، بلکه وحدت نیاز است. آن روز کشورهاى عضو جنبش عدم تعهد، به پیوندى که بتواند آنها را از سیطرهى شبکههاى اقتدارگرا و مستکبر و سیرىناپذیر مصون بدارد، نیازمند بودهاند؛ امروز با پیشرفت و گسترش ابزارهاى سلطهگرى، این نیاز همچنان پابرجا است.
من میخواهم حقیقت دیگرى را مطرح کنم:
اسلام به ما آموخته است که انسانها با وجود ناهمگونیهاى نژادى و زبانى و فرهنگى، فطرت همسانى دارند که آنها را به پاکى و عدالت و نیکوکارى و همدردى و همکارى فرا میخواند و همین سرشت همگانى است که اگر از انگیزههاى گمراهکننده به سلامت عبور کند، انسانها را به توحید و معرفت ذات متعالى خداوند رهنمون میگردد.
این حقیقت تابناک داراى چنان ظرفیتى است که قادر است پایه و پشتوانهى تشکیل جوامع آزاد و سرافراز و برخوردار از پیشرفت و عدالت - توأماً - گردد و شعاع معنویت را بر همهى فعالیتهاى مادّى و دنیائى انسانها نفوذ دهد و بهشتى دنیائى - پیش از بهشت اخروىِ موعود ادیان الهى - براى آنان فراهم آورد. و نیز همین حقیقت مشترک و همگانى است که میتواند شالودهریز همکاریهاى برادرانهى ملتهائى باشد که از نظر شکل ظاهرى و سابقهى تاریخى و منطقهى جغرافیائى، شباهتى به یکدیگر ندارند.
همکاریهاى بینالمللى هرگاه بر چنین شالودهاى استوار باشد، دولتها ارتباطات میان خود را نه بر اساس ترس و تهدید یا افزونطلبى و منافع یکجانبه یا واسطهگرىِ افراد خائن و خودفروش، بلکه بر پایهى منافع سالم و مشترک، و برتر از آن، منافع انسانیت بنا میکنند و وجدان بیدار خود و خاطر ملتهاى خود را از دغدغهها آسوده میسازند.
این نظم آرمانى در نقطهى مقابل نظام سلطه قرار دارد، که در قرنهاى اخیر قدرتهاى سلطهگر غربى، و امروز دولت زورگو و متجاوز آمریکا، مدعى و مبلّغ و پیشقراول آن بوده و هستند.
میهمانان عزیز!
امروز آرمانهاى اصلى جنبش عدم تعهد با گذشت شش دهه همچنان زنده و پابرجاست؛ آرمانهائى مانند استعمارزدائى ، استقلال سیاسى و اقتصادى و فرهنگى، عدم تعهد به قطبهاى قدرت و ارتقاء همبستگى و همکارى میان کشورهاى عضو. واقعیتهاى امروز جهان با آن آرمانها داراى فاصله است؛ ولى ارادهى جمعى و تلاش همهجانبه براى عبور از واقعیتها و دست یافتن به آرمانها، هرچند پُر چالش، لیک امیدآفرین و ثمربخش است.
ما در گذشتهى نزدیک، شاهد شکست سیاستهاى دوران جنگ سرد و نیز یکجانبهگرائىِ پس از آن بودهایم. جهان با عبرتآموزى از این تجربهى تاریخى، در حال گذار به نظام بینالمللى جدیدى است و جنبش عدم تعهد میتواند و باید نقش نوینى ایفاء نماید. این نظام باید بر پایهى مشارکت همگانى و برابرى حقوق ملتها استوار باشد؛ و همبستگى ما کشورهاى عضو این جنبش براى شکلگیرى این نظم نوین، از ضرورتهاى بارز عصر کنونى است.
خوشبختانه چشمانداز تحولات جهانى، نویدبخش یک نظام چند وجهى است که در آن، قطبهاى سنتى قدرت جاى خود را به مجموعهاى از کشورها و فرهنگها و تمدنهاى متنوع و با خاستگاههاى گوناگون اقتصادى و اجتماعى و سیاسى میدهند. اتفاقات شگرفى که در سه دههى اخیر شاهد آن بودهایم، آشکارا نشان میدهد که برآمدن قدرتهاى جدید با بروز ضعف در قدرتهاى قدیمى همراه بوده است. این جابهجائى تدریجى قدرت، به کشورهاى عدم تعهد فرصت میدهد تا نقش مؤثر و شایستهاى را در عرصهى جهانى بر عهده بگیرند و زمینهى یک مدیریت عادلانه و واقعاً مشارکتى را در پهنهى گیتى فراهم آورند. ما کشورهاى عضو این جنبش توانستهایم در یک دوران طولانى، با وجود تنوع دیدگاهها و گرایشها، همبستگى و پیوند خود را در چهارچوب آرمانهاى مشترک حفظ کنیم؛ و این دستاورد ساده و کوچکى نیست. این پیوند میتواند دستمایهى گذار به نظمى عادلانه و انسانى قرار گیرد.
شرائط کنونى جهان فرصتى شاید تکرارنشدنى براى جنبش عدم تعهد است. سخن ما آن است که اتاق فرمان جهان نباید با دیکتاتورى چند کشور غربى اداره شود. باید بتوان یک مشارکت دموکراتیک جهانى را در عرصهى مدیریت بینالمللى شکل داد و تضمین کرد. این است نیاز همهى کشورهائى که مستقیم یا غیرمستقیم از دستاندازى چند کشور زورگو و سلطهطلب زیان دیدهاند و مىبینند.
شوراى امنیت سازمان ملل داراى ساختار و سازوکارى غیرمنطقى، ناعادلانه و کاملاً غیر دموکراتیک است؛ این یک دیکتاتورىِ آشکار و یک وضعیت کهنه و منسوخ و تاریخ مصرف گذشته است. با سوء استفاده از همین سازوکار غلط است که آمریکا و همدستانش توانستهاند زورگوئیهاى خود را در لباس مفاهیم شریف بر دنیا تحمیل کنند. آنها میگویند «حقوق بشر»، و منافع غرب را اراده میکنند؛ میگویند «دموکراسى»، و دخالت نظامى در کشورها را به جاى آن مىنشانند؛ میگویند «مبارزه با تروریسم»، و مردم بىدفاع روستاها و شهرها را آماج بمبها و سلاحهاى خود میسازند. در نگاه آنها، بشریت به شهروندان درجهى یک و دو و سه تقسیم میشوند. جان انسان در آسیا و آفریقا و آمریکاى لاتین ارزان، و در آمریکا و غرب اروپا گران قیمتگذارى میشود. امنیت آمریکا و اروپا مهم، و امنیت بقیهى بشریت بىاهمیت دانسته میشود. شکنجه و ترور اگر به دست آمریکائى و صهیونیست و دستنشاندگان آنها صورت گیرد، مُجاز و کاملاً قابل چشمپوشى است. زندانهاى مخفى آنها که در نقاط متعددى در قارههاى گوناگون شاهد زشتترین و نفرتانگیزترین رفتارها با زندانیان بىدفاع و بىوکیل و بىمحاکمه است، وجدان آنان را نمىآزارد. بد و خوب، کاملاً گزینشى و یکطرفه تعریف میشود. منافع خود را به نام «قوانین بینالمللى»، و سخنان تحکمآمیز و غیرقانونى خود را به نام «جامعهى جهانى» بر ملتها تحمیل میکنند و با شبکهى رسانهاىِ انحصارىِ سازمانیافته، دروغهاى خود را راست، و باطل خود را حق، و ظلم خود را عدالتطلبى وانمود میکنند و در مقابل، هر سخن حقى را که افشاگر فریب آنها است، دروغ، و هر مطالبهى برحقّى را یاغیگرى مینامند.
دوستان! این وضعیت معیوب و پر زیان، غیرقابل ادامه است. همه از این هندسهى غلط بینالمللى خسته شدهاند. جنبش 99 درصدى مردم در آمریکا بر ضدّ کانونهاى ثروت و قدرت در آن کشور، و اعتراض عمومى در کشورهاى اروپاى غربى به سیاستهاى اقتصادى دولتهاشان نیز نشان لبریز شدن پیمانهى صبر و تحمل ملتها از این وضعیت است. باید این وضعیت نامعقول را علاج کرد.
پیوند مستحکم و منطقى و همهجانبهى کشورهاى عضو جنبش عدم تعهد میتواند در یافتن و پیمودن راه علاج، تأثیرات عمیقى بر جاى بگذارد.
حضار محترم!
صلح و امنیت بینالمللى از جملهى مسائل حادّ جهان امروز ما است و خلع سلاحهاى کشتار جمعى و فاجعهبار، یک ضرورت فورى و یک مطالبهى همگانى است. در دنیاى امروز، امنیت، پدیدهاى مشترک و غیرقابل تبعیض است. آنها که سلاحهاى ضد بشریت را در زرادخانههاى خود انبار میکنند، حق ندارند خود را پرچمدار امنیت جهانى قلمداد کنند. این - بىشک - نخواهد توانست نیز امنیت را براى خود آنها به ارمغان آورد. امروز با تأسفِ فراوان دیده میشود که کشورهاى دارندهى بیشترین تسلیحات هستهاى، ارادهاى جدّى و واقعى براى حذف این ابزارهاى مرگبار از دکترین نظامى خود ندارند و آن را همچنان عامل رفع تهدید و شاخصى مهم در تعریف جایگاه سیاسى و بینالمللى خود میدانند. این تصور، به کلّى مردود و مطرود است.
سلاح هستهاى نه تأمینکنندهى امنیت و نه مایهى تحکیم قدرت سیاسى است، بلکه تهدیدى براى این هر دو است. حوادث دههى 90 قرن بیستم نشان داد که داشتن این تسلیحات نمیتواند رژیمى همانند شوروى سابق را هم حفظ کند. امروز نیز کشورهائى را میشناسیم که با داشتن بمب اتم، در معرض امواج ناامنىهاى مهلکند.
جمهورى اسلامى ایران استفاده از سلاح هستهاى و شیمیائى و نظائر آن را گناهى بزرگ و نابخشودنى میداند. ما شعار «خاورمیانهى عارى از سلاح هستهاى» را مطرح کردهایم و به آن پایبندیم. این به معنى چشمپوشى از حق بهرهبردارى صلحآمیز از انرژى هستهاى و تولید سوخت هستهاى نیست. استفادهى صلحآمیز از این انرژى، بر اساس قوانین بینالمللى، حق همهى کشورها است. همه باید بتوانند از این انرژى سالم در مصارف گوناگونِ حیاتى کشور و ملتشان استفاده کنند و در اِعمال این حق، وابسته به دیگران نباشند. چند کشور غربى که خود دارندهى سلاح هستهاى و مرتکب این کار غیرقانونىاند، مایلند توان تولید سوخت هستهاى را نیز در انحصار خود نگه دارند. حرکتى مرموز در حال شکلگیرى است تا انحصار تولید و فروش سوخت هستهاى را در مراکزى با نام بینالمللى ولى در واقع در پنجهى چند کشور معدود غربى، تثبیت و دائمى کنند.
طنز تلخ روزگار ما آن است که دولت آمریکا که دارندهى بیشترین و مرگبارترین سلاحهاى هستهاى و دیگر سلاحهاى کشتار جمعى و تنها مرتکبِ بهکارگیرى آن است، امروز میخواهد پرچم مخالفت با اشاعهى هستهاى را به دوش بگیرد! آنها و شرکاى غربىشان رژیم صهیونیستىِ غاصب را به سلاحهاى هستهاى مجهز کرده و براى این منطقهى حساس، تهدیدى بزرگ فراهم کردهاند؛ اما همین مجموعهى فریبگر، استفادهى صلحآمیز از انرژى هستهاى را براى کشورهاى مستقل برنمیتابند و حتّى با تولید سوخت هستهاى براى رادیوداروها و دیگر مصارف صلحآمیز انسانى، با هرچه در توان دارند، ستیزهگرى میکنند. بهانهى دروغین آنان، بیم از تولید سلاح هستهاى است. در مورد جمهورى اسلامى ایران، آنان خود میدانند که دروغ میگویند؛ اما سیاستورزى، آنگاه که کمترین اثرى از معنویت در آن نباشد، دروغ را هم مجاز میشمرد. آیا آن که در قرن بیستویکم زبان به تهدید اتمى میگشاید و شرم نمیکند، از دروغگوئى پرهیز و شرم خواهد کرد؟!
من تأکید میکنم که جمهورى اسلامى هرگز در پى تسلیحات هستهاى نیست، و نیز هرگز از حق ملّت خود در استفادهى صلحآمیز از انرژى هستهاى چشمپوشى نخواهد کرد. شعار ما «انرژى هستهاى براى همه، و سلاح هستهاى براى هیچکس» است. ما بر این هر دو سخن پاى خواهیم فشرد و میدانیم که شکستن انحصار چند کشور غربى در تولید انرژى هستهاى در چهارچوب معاهدهى عدم اشاعه، به سود همهى کشورهاى مستقل و از جمله کشورهاى عضو جنبش عدم تعهد است.
تجربهى سه دهه ایستادگىِ موفقیتآمیز در برابر زورگوئىها و فشارهاى همهجانبهى آمریکا و متحدانش، جمهورى اسلامى را به این باور قطعى رسانده است که مقاومت یک ملت متحد و داراى عزم راسخ، قادر است بر همهى خصومتها و عنادها فائق آید و راه افتخارآمیز به سوى هدفهاى بلند خود را بگشاید. پیشرفتهاى همهجانبهى کشور ما در دو دههى اخیر واقعیتى است که در برابر چشم همگان قرار دارد و رصدکنندگان رسمى بینالمللى مکرراً بدان اذعان کردهاند؛ و این همه در شرائط تحریمها و فشارهاى اقتصادى و تهاجم تبلیغاتى شبکههاى وابسته به آمریکا و صهیونیسم اتفاق افتاده است. تحریمهائى که یاوهگویان، آن را فلجکننده نامیدند، نه تنها ما را فلج نکرده است و نخواهد کرد، بلکه گامهاى ما را محکمتر، و همت ما را بلندتر، و اطمینان ما را به درستى تحلیلهاى خود و نیز به توانائى درونزاى ملتمان راسختر کرده است. ما یارى خداوند را در این چالشها بارها و بارها به چشم دیدهایم.
میهمانان گرامى!
لازم میدانم در اینجا از یک مسئلهى بسیار مهم سخن بگویم؛ که اگرچه مربوط به منطقهى ما است، ولى ابعاد گستردهى آن از این منطقه فراتر رفته و سیاستهاى جهانى را در طول چندین دهه تحت تأثیر قرار داده است و آن، مسئلهى دردآور فلسطین است. خلاصهى این ماجرا آن است که یک کشور مستقل و داراى شناسنامهى روشنِ تاریخى به نام «فلسطین»، بر اساس یک توطئهى وحشتناک غربى با سردمدارى انگلیس در دههى 40 قرن بیستم، از ملت آن، غصب و به زور سلاح و کشتار و فریب، به جماعتى که عمدتاً از کشورهاى اروپائى مهاجرت داده شدهاند، واگذار گردیده است. این غصب بزرگ که در آغاز با کشتارهاى جمعىِ مردم بىدفاع در شهرها و روستاها و راندن مردم از خانه و کاشانهى خود به کشورهاى هممرز همراه بود، در طول بیش از شش دهه همچنان با همین جنایتها ادامه یافته است و امروز هم ادامه دارد. این، یکى از مهمترین مسائل جامعهى بشریت است. سران سیاسى و نظامى رژیم غاصب صهیونیست، در این مدت از هیچ جنایتى پرهیز نکردهاند؛ از کشتار مردم و ویران کردن خانهها و مزارع آنان و دستگیرى و شکنجهى مردان و زنان و حتّى کودکان آنان، تا تحقیر و توهین به کرامت این ملت و سعى در نابودى و هضم آن در معدهى حرامخوار رژیم صهیونیستى، و تا حمله به اردوگاههاى آنان در خود فلسطین و در کشورهاى همسایه که میلیونها آواره را در خود جاى میداده است. نامهاى «صبرا» و «شتیلا» و «قانا» و «دیر یاسین» و امثال اینها با خون مردم مظلوم فلسطین در تاریخ منطقهى ما ثبت شده است. اکنون نیز پس از شصت و پنج سال، هنوز همچنان همین جنایتها در رفتار گرگان درندهى صهیونیست با باقىماندگان در سرزمینهاى اشغالى ادامه دارد. آنها پىدرپى جنایتهاى جدیدى مىآفرینند و منطقه را با بحران تازهاى روبهرومیکنند. کمتر روزى است که خبرى از قتل و جرح و زندانى کردن جوانهائى مخابره نشود که به دفاع از وطن و کرامت خود برخاسته و به ویرانگرى مزارع و خانههاى خود اعتراض کردهاند. رژیم صهیونیستى که با به راه انداختن جنگهاى فاجعهبار و کشتار مردم و اشغال سرزمینهاى عربى و سازماندهى تروریسم دولتى در منطقه و جهان، دهها سال ترور و جنگ و شرارت به راه انداخته، ملت فلسطین را که براى احقاق حق خود به پا خاسته و مبارزه میکنند، تروریست مینامد و شبکهى رسانههاى متعلق به صهیونیزم و بسیارى از رسانههاى غربى و مزدور نیز با زیر پا گذاشتن تعهّد اخلاقى و رسانهاى، این دروغ بزرگ را تکرار میکنند. سردمداران سیاسىِ مدعى حقوق بشر نیز چشم بر این همه جنایت بسته و بدون شرم و پروا، از آن رژیم فاجعهآفرین حمایت کرده و در نقش وکیلمدافع آن ظاهر میشوند.
سخن ما آن است که فلسطین متعلق به فلسطینىها است و ادامهى اشغال آن، ظلمى بزرگ، تحملناپذیر و خطرى عمده براى صلح و امنیت جهانى است. همهى راههائى که غربیها و وابستگان آنها براى «حل مسئلهى فلسطین» پیشنهاد کرده و پیمودهاند، غلط و ناموفق بوده است و در آینده نیز چنین خواهد بود. ما راهحلى عادلانه و کاملاً دموکراتیک را پیشنهاد کردهایم: همهى فلسطینىها، چه ساکنان کنونى آن، و چه کسانى که به کشورهاى دیگر رانده شده و هویت فلسطینى خود را حفظ کردهاند، اعم از مسلمان و مسیحى و یهودى، در یک همهپرسىِ عمومى، با نظارتى دقیق و اطمینانبخش شرکت کنند و ساختار نظام سیاسى این کشور را انتخاب نمایند و همهى فلسطینیانى که سالها رنج آوارگى را تحمل کردهاند، به کشور خود باز گردند و در این همهپرسى و سپس تدوین قانون اساسى و انتخابات، شرکت نمایند. آنگاه صلح برقرار خواهد شد.
در اینجا مایلم پندى خیرخواهانه به سیاستمداران آمریکائى که تاکنون همواره به عنوان مدافع و پشتیبان رژیم صهیونیستى در صحنه حاضر شدهاند، بدهم: این رژیم تاکنون براى شما دردسرهاى بیشمار داشته است؛ چهرهى شما را در میان ملتهاى منطقه، منفور و شما را در چشم آنان شریک جنایات صهیونیستهاى غاصب معرفى کرده است؛ هزینههاى مادى و معنوى که در طول سالهاى متمادى از این رهگذر به دولت و ملت آمریکا تحمیل شده است، سرسامآور است؛ و احتمالاً در آینده اگر همین روش ادامه یابد، هزینههاى شما سنگینتر هم خواهد شد. بیائید به پیشنهاد جمهورى اسلامى دربارهى همهپرسى بیندیشید و با تصمیمى شجاعانه، خود را از گره ناگشودنى کنونى نجات دهید. بىشک مردم منطقه و همهى آزاداندیشان گیتى از این اقدام استقبال خواهند کرد.
میهمانان محترم!
اکنون به سخن آغازین باز میگردم. شرائط گیتى حساس و جهان در حال گذار از یک پیچ تاریخىِ بسیار مهم است. انتظار میرود که نظمى نوین در حال تولد یافتن باشد. مجموعهى غیرمتعهدها حدود دو سوم اعضاء جامعهى جهانى را در خود جاى داده است و میتواند در شکلدهى آینده نقشى بزرگ ایفاء کند. تشکیل این اجلاس بزرگ در تهران نیز خود حادثهاى پرمعنا است که باید در محاسبات به کار آید. ما اعضاء این جنبش با همافزائى امکانات و ظرفیتهاى گستردهى خود میتوانیم براى نجات جهان از ناامنى و جنگ و سلطهگرى، نقشى تاریخى و ماندگار بیافرینیم.
این مقصود فقط با همکاریهاى همهجانبهى ما با یکدیگر امکانپذیر است. در میان ما، کشورهاى بسیار ثروتمند و نیز کشورهاى داراى نفوذ بینالمللى کم نیستند. علاج مشکلات با همکاریهاى اقتصادى و رسانهاى و انتقال تجربههاى پیشبرنده و تعالىبخش، کاملاً امکانپذیر است. باید عزمهامان را راسخ کنیم؛ به هدفها وفادار بمانیم؛ از اخم قدرتهاى زورگو نترسیم و به لبخند آنان دل خوش نکنیم؛ ارادهى الهى و قوانین آفرینش را پشتیبان خود بدانیم؛ به شکست تجربهى اردوگاه کمونیستى در دو دهه پیش، و شکست سیاستهاى به اصطلاح لیبرال دموکراسى غربى در حال حاضر - که نشانههاى آن را در خیابانهاى کشورهاى اروپائى و آمریکایی و گرههاى ناگشودنى اقتصاد این کشورها همه مىبینند - با چشم عبرت بنگریم. و بالاخره سقوط دیکتاتورهاى وابسته به آمریکا و همدست رژیم صهیونیستى در شمال آفریقا و بیدارى اسلامى در کشورهاى منطقه را فرصتى بزرگ بشماریم. ما میتوانیم به ارتقاء «بهرهورى سیاسى جنبش عدم تعهد» در مدیریت جهانى بیندیشیم؛ میتوانیم براى تحول در این مدیریت، سندى تاریخى تهیه کنیم و ابزارهاى اجرائى آن را فراهم نمائیم؛ میتوانیم حرکت به سمت همکاریهاى مؤثر اقتصادى را طراحى و الگوهاى ارتباط فرهنگى میان خود را تعریف کنیم. بىشک تشکیل دبیرخانهى فعال و پرانگیزهاى براى این تشکیلات، خواهد توانست به حصول این مقاصد کمکى بزرگ و پر تأثیر تقدیم کند.
بسماللّهالرّحمنالرّحیم
و الحمد للّه ربّ العالمین. احمده و استعینه و استغفره و اتوکّل علیه و اصلّى و اسلّم على حبیبه و نجیبه و خیرته فى خلقه و حافظ سرّه و مبلّغ رسالاته بشیر رحمته و نذیر نقمته سیّدنا و نبیّنا ابىالقاسم المصطفى محمّد و على ءاله الأطیبین الأطهرین المنتجبین الهداة المهدیّین سیّما بقیّةاللّه فى الأرضین. و صلّ على ائمّة المسلمین و هداة المستضعفین و حماة المؤمنین.
همهى برادران و خواهران عزیز را دعوت میکنم به رعایت تقواى الهى؛ و تبریک عرض میکنم عید سعید فطر را، که روز رحمت است، روز مغفرت است، روز اجر و پاداش است براى مؤمنین، براى نیکوکاران، براى کسانى که براى خدا و در راه خدا عملى انجام دادند و حرکتى کردند و دلهاى خود را به خداى رحیم و غفور نزدیک کردند. خدا را شکر میکنیم که یک بار دیگر، یک ماه رمضان دیگر و یک عید فطر دیگر را نصیب ما کرد؛ باید این نعمت الهى را قدر بدانیم.
بحمداللّه ماه رمضان امسال، آنطورى که انسان از خبرها در گوشه و کنار میشنید یا مشاهده میکرد، ماه رمضان مبارکى بود؛ دلها متوجه خدا، متوجه حقیقت و معنویت، قشرهاى مختلف مردم در اجتماعات دینى، در تلاوت قرآن، در شبهاى مبارک و پر خیر و برکت قدر، با توسل خود، با دعاى خود، فضاى معنوىِ مؤثر و ماندگارى را در کشور به وجود آوردند؛ این را باید مغتنم شمرد و بر توفیق آن، خداى متعال را سپاسگزارى کرد.
همچنین مردم در یک بعد دیگر قضیه، که نگاه به مسائل دنیاى اسلام و مسائل امت اسلامى است، از خود حرکت نمایان و درخشانى را نشان دادند و آن، حرکت روز قدس بود؛ یادگار بزرگ امام را گرامى داشتند، از ملت مظلوم فلسطین و از یک مسئلهى اساسى و مهم دنیاى اسلام جانبدارى و حمایت کردند؛ در هواى گرم، با دهان روزه، در راهپیمائى حضور پیدا کردند؛ که جاى سپاسگزارى دارد. از همهى ملت ایران سپاسگزارى میکنیم به خاطر این حرکت بجا و بموقع، که بلاشک تأثیرات بزرگى در دنیاى اسلام خواهد داشت؛ انشاءاللّه.
امسال ملتهاى دیگر هم با ملت ایران بیش از سالهاى قبل هماهنگى و هماوائى داشتند. در برخى از کشورها که تسلط و سیطرهى بازماندگان رژیمهاى طاغوتى مانع میشد از اینکه مردم احساسات خود را در مورد فلسطین بروز بدهند، امسال بحمداللّه مردم توانستند در آن کشورها هم وارد میدان شوند؛ و این جریانى است که انشاءاللّه ادامه خواهد داشت. باید از خداى متعال بخواهیم که عبادات مردم عزیز را در این ماه، با قبول خود و لطف ویژه و خاص خود، ارزش و اعتبار ببخشد؛ همچنان که در دعاى صحیفهى سجادیه آمده است: «یا من یجتبى صغیر ما یتحف به و یشکر یسیر ما یعمل له ... یا من یدنو الى من دنا منه و یا من یدعو الى نفسه من ادبر عنه».(1) این دعائى است که امام سجاد (علیهالسّلام) در مثل امروزى - روز عید فطر - آن را میخواندند و تعلیم دادند که بخوانند.
یک گام به سمت خدا بردارید، خداى متعال شما را به خود نزدیک میکند. آن کسانى که به حقیقت، به معنویت، به خدا و به دین پشت کردهاند، خداى متعال از روى رأفت و رحمت، آنها را دعوت میکند و فرا میخواند؛ این لطف و رحمت الهى است. جوانهاى عزیزمان نورانیتهائى را که در این ماه به دست آوردند، انشاءاللّه براى خود حفظ کنند؛ این ذخیره را براى تمام طول عمر و لااقل براى این یک سال تا عید فطر آینده و تا ماه رمضان آینده، براى خود نگه دارند. انس با قرآن را، توجه به خدا را، ذکر را، حضور در صحنههائى که خداى متعال دوست میدارد بندگانش در آن صحنهها حضور پیدا کنند - چه صحنههاى مربوط به درون خود ما، چه آنچه که مربوط به گسترهى دنیاى اسلام و جامعهى ما و امت اسلامى است - براى خود نگه داریم، حفظ کنیم؛ و خداى متعال هم برکت خواهد داد.
پروردگارا! رحمت و برکت خود را بر این ملت و بر همهى امت مسلمان نازل بفرما. پروردگارا! این ملت عزیز را و همچنین امت اسلامى را بر دشمنانشان پیروز کن. پروردگارا! این رابطهى معنوى و قلبى ما با معنویت را، با روحانیت حقیقى را، روزبهروز بیشتر بفرما.
بسماللّهالرّحمنالرّحیم
قل هو اللّه احد. اللّه الصّمد. لم یلد و لم یولد. و لم یکن له کفوا احد.(2)
بسماللّهالرّحمنالرّحیم
الحمد للّه ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام على سیّدنا و نبیّنا محمّد و ءاله الطّاهرین و صلّ على امیرالمؤمنین و الصّدّیقة الطّاهره سیّدة نساء العالمین و الحسن و الحسین سبطى الرّحمة و امامى الهدى و علىّبنالحسین و محمّدعلىّ و جعفربنمحمّد و موسىبنجعفر و علىّبنموسى و محمّدبنعلىّ و علىّبنمحمّد و الحسنبنعلىّ و الخلف القائم المهدىّ صلواتک علیهم اجمعین و صلّ على ائمّة المسلمین و حماة المستضعفین و هداة المؤمنین. اوصیکم عباداللّه بتقوى اللّه.
همهى برادران و خواهران نمازگزار را که در این اجتماع عظیم حضور دارید، دعوت میکنم به رعایت تقوا و پرهیزگارى. آنچه که در این خطبه عرض میکنم: یکى دو مسئلهى مربوط به کشور خودمان و جامعهى خودمان یا مربوط به امت اسلامى است. آنچه که مربوط به ماست، در درجهى اول، حادثهى تلخ و مصیبتبار زلزله است براى جمعى از هممیهنان عزیز ما. اگرچه در یک نقطهى از کشور و گروهى از مردم در این حادثه آسیب دیدند، لیکن غم براى همهى مردم کشور است. انسان این را میداند و احساس میکند و تجربهها هم همین را نشان میدهد که مردم کشور ما در برابر یک چنین حوادثى که در گوشهاى از کشور به وقوع میپیوندد، هرگز بىتفاوت نبودهاند؛ در این حادثه هم بحمداللّه مردم وارد شدند و باز هم باید ادامه پیدا کند. حادثه، حادثهى تلخى است؛ ویرانىهاى زیادى است؛ تلفاتى هم وجود داشته است، که مسئولین آمار تلفات و حوادث را ذکر کردند. آنچه که بر عهدهى مسئولین و بر عهدهى آحاد مردم است، کمک به وظائفى است که بر دوش ماست.
بحمداللّه کارهاى خوبى انجام گرفته است؛ انسان وقتى از نزدیک مىبیند، این را مشاهده میکند؛ از کسانى هم که خودشان آسیبدیده هستند، وقتى انسان میپرسد، میداند که کارهاى خوبى انجام گرفته است؛ لیکن کار ادامه دارد؛ وظائف، وظائف سنگینتر و بزرگتر در راه است؛ باید انشاءاللّه مسئولین بتوانند آثار این حادثه را بکلى زائل کنند؛ علاوهى بر این، این را تبدیل کنند به یک وسیلهاى، براى اینکه این منطقه یک صفحهى جدید و درخشانى را انشاءاللّه در زندگى خود شروع کند؛ و آبادانىاى که به آنجا داده میشود، بر اثر تلاش خود مردم و همت مسئولان و همکارىهائى که فىمابین هست، انشاءاللّه بکلى خاطرات اندوهزاى این منطقه را زائل کند.
یک مسئله، مسئلهى روز قدس است. روز قدس، این حرکتى که امام بزرگوار ما آن را آغاز کردند و بحمداللّه روزبهروز بهتر و سالبهسال گرمتر این حرکت ادامه دارد، یک حرکت بسیار عمیق و پرمعنائى است؛ این فقط یک راهپیمائى نیست؛ خونى است که در این روز در رگهاى امت اسلامى میدود؛ علىرغم کسانى که میخواهند مسئلهى فلسطین و ملت فلسطین به دست فراموشى سپرده شود، این مسئله را روزبهروز زندهتر میکند؛ و همین جور خواهد بود. وظائف سنگینى بر دوش مسئولان کشورهاى اسلامى است، که امیدواریم خداوند همه را هدایت کند به آنچه که وظیفهى آنهاست، و کمک کند که بتوانند این وظائف را انجام بدهند.
البته مسائل دنیاى اسلام در این برههى از زمان، مسائل بىنظیرى است. این تحولاتى که در دنیاى اسلام اتفاق افتاده است، تحولات عجیب و تکاندهنده و تعیینکنندهى مسیر امت اسلامى در آینده است. امیدواریم انشاءاللّه همچنان که تاکنون ملتهاى این منطقه توانستهاند کارهاى بزرگى را انجام بدهند و مسئولان کارهاى شایستهاى انجام دادهاند، این آهنگِ رفتار همچنان ادامه پیدا کند و دشمنان امت اسلامى که روزبهروز ترفندهاى خود را پیچیدهتر میکنند و با همهى قوا، با همهى توان، از همهى اطراف وارد این میدان میشوند، نتوانند بر همت امت اسلامى غلبه کنند؛ و البته انشاءاللّه نخواهند توانست غلبه کنند. روزگار تازهاى آغاز شده است، وضع جدیدى در دنیاى اسلام به وجود آمده است، و این وضع بر روى زندگى همهى ملتهاى جهان بتدریج اثر خواهد گذاشت؛ «باش تا صبح دولتت بدمد»؛ انشاءاللّه.
سعى کنیم در تحلیلهامان، در شناخت حوادث، دچار خطا و اشتباه نشویم. بدانیم که آمریکا و صهیونیسم دشمنان امت اسلامىاند؛ سردمداران رژیمهاى جبار، دشمنان امت اسلامىاند. اگر دیدیم در یک جائى آنها در یک جهت قرار گرفتند، بدانیم که آن جهت، جهت باطلى است، جهت غلطى است؛ دچار خطاى در تحلیل نشویم. آنها هرگز براى ملتهاى مسلمان دل نمیسوزانند؛ هرچه بتوانند، تخریب میکنند و در روندها اخلال میکنند. امروز همین جنجالهائى که آنها در واقع به راه مىاندازند، اگرچه گاه از زبان بعضى افراد غافل هم تکرار میشود؛ اختلافات مذهبى، اختلافات قومى، اختلافات نژادى و زبانى؛ اینها را عمده میکنند؛ در حالى که در اسلام اینها نیست؛ «انّ اکرمکم عند اللّه اتقیکم»؛(3) همه یکى هستند، همه با هم برادرند. باید همهى ما بیدار باشیم، بصیر باشیم، چشمهامان را باز کنیم، دچار خطاى تحلیل نشویم.
پروردگارا! به محمد و آل محمد، حرکت عظیم امت اسلامى را به خیر و سعادت عمومى این امت منتهى بفرما. دشمنان امت اسلامى را ذلیل کن.
بسماللّهالرّحمنالرّحیم
والعصر. انّ الانسان لفى خسر. الّا الّذین ءامنوا و عملوا الصّالحات
و تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصّبر.(4)
والسّلام علیکم و رحمةاللّه و برکاته
الحمد للّه ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام على سیّدنا و نبیّنا ابىالقاسم المصطفى محمّد و على ءاله الأطیبین الأطهرین المنتجبین الهداة المهدیّین المعصومین سیّما بقیّةاللّه فى الأرضین.
السّلام علیکم و رحمةاللّه و برکاته.
سلام اولسون سیزه قارداشلار، باجیلار، عزیز جوانلار.
خداوند متعال به همهى شما توفیق بدهد، به همهى شما صبر بدهد. حادثهى تلخ زلزلهى این منطقه، دلهاى همه را به درد آورد؛ همه مصیبتدار شدند. از خداوند متعال براى مصیبتدیدگان صبر طلب میکنیم. از خداى متعال براى مردم عزیز آذربایجان توفیق میخواهیم. و به همهى شما عرض میکنم - بخصوص عزیز جوانلار - این حادثه میتواند براى شما یک سکوى پرش به جلو باشد. با صبر شما، با استقامت شما، با تلاش شما، با همکارى شما، با همدردى و همدلى شما با یکدیگر، انشاءاللّه میتوانید از این حادثه یک سکوى پرشى بسازید.
البته مسئولین وظائف بزرگى دارند. تا امروز کارهاى خوبى انجام گرفته است؛ کارهاى اصلى بعد از این است؛ بازسازىها، محکمسازىها، مقاومسازىها باید بتواند انشاءاللّه چهرهى این منطقه را بعد از زلزله عوض کند. از خداى متعال میخواهیم که این توفیق را به مسئولین بدهد؛ شما هم همکارى کنید. آحاد مردم با مسئولین همکارى کنند. مردم سراسر کشور هم آنطورى که من اطلاع پیدا کردم و حدس میزدم و مشاهده شد، همدرد با شما هستند. اینجور نیست که یک قطعهى از کشور یک مصیبتى داشته باشد، دیگران نسبت به آن بىتفاوت باشند؛ نه، همه احساس همدردى میکنند. بحمداللّه ملت ما یک ملت یکپارچه است، یک ملت متحد است؛ و به خاطر همین اتحاد، نیرومند است. این قدرتى که امروز ایران اسلامى دارد، این عزتى که امروز ملت ایران دارد، بخش مهمى از آن به خاطر همین اتحاد و اتفاقى است که بین اقشار مختلف مردم در قسمتهاى مختلف وجود دارد.
مقصود من از این سفر، در درجهى اول، همدردى و همدلى با مردم عزیز این منطقه است - منطقهى اهر، ورزقان، هریس و روستاها و مناطق اطراف این سه شهر - همدردى و همدلى با کسانى که عزیزانشان را از دست دادهاند، فرزندانشان را از دست دادهاند؛ ما با اینها همدردیم. از خداى متعال براى اینها صبر میخواهیم. این هدفِ اوّلى ماست. در درجهى بعد هم از کارهائى که انجام گرفته، از نزدیک اطلاع پیدا کنیم. من از بعضى از زلزلهزدهها پرسیدم، گفتند خدماتى که تاکنون انجام گرفته، خدمات خوبى است. انشاءاللّه باید همین خدمات ادامه پیدا کند. البته نوع خدمات تفاوت خواهد کرد؛ بعداً کارهاى سنگینتر و اصلى هست، که امیدواریم مسئولین به توفیق الهى بتوانند این وظائف را انجام بدهند. من همهى شما را به خدا میسپارم.
والسّلام علیکم و رحمةاللّه و برکاته.
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در روز (یکشنبه) در دیدار مسئولین نظام، جمعی از قشرهای مختلف مردم و سفرای کشورهای اسلامی در تهران، با تأکید بر لزوم موقعیت شناسی شرایط حساس و سرنوشت ساز کنونی منطقه و هوشیاری در قبال توطئه های بسیار پیچیده جبهه استکبار، خاطرنشان کردند: مسئله اصلی دنیای اسلام قدس شریف و موضوع فلسطین مظلوم است که به برکت بیداری اسلامی برجسته شده است و همه دولتها و ملتهای اسلامی ونخبگان سیاسی و فرهنگی، باید مراقب توطئه خطرناک پنهان سازی مسئله اصلی مسلمانان و واقعیت سازی های دروغین از طریق ایجاد اختلاف میان امت اسلامی، باشند.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به غفلت سالهای متمادی ملتها و دولتهای اسلامی و تسلط قدرتهای سلطه گر بر سرنوشت آنها و ایجاد غده سرطانی صهیونیستی در قلب دنیای اسلام، افزودند: امروز به برکت بیداری اسلامی و حوادث مهم منطقه، این پرده غفلت در حال کنار رفتن است که باید این موضوع را مغتنم شمرد.
ایشان با تأکید بر اینکه موضوع فلسطین و قدس، در قلب حوادث کنونی منطقه قرار دارند، خاطرنشان کردند: این موضوع اصلی نباید به فراموشی سپرده و به حاشیه رانده شود زیرا بسیاری از مشکلات دنیای اسلام بواسطه وجود رژیم جعلی صهیونیستی است.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: امسال در راهپیمایی روز جهانی قدس، به برکت بیداری اسلامی، ملتهای منطقه توانستند موضع خود را در این قضیه بیان کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به ترفندها و توطئه های پیچیده دشمنان برای پنهان سازی مسئله اصلی مسلمانان، خاطرنشان کردند: امروز بار دیگر قدرتهای استکباری همان ابزار قدیمی یعنی «اختلاف بیانداز و حکومت کن» را به کار گرفته اند، بنابراین دولتها و ملتهای اسلامی بویژه نخبگان سیاسی و فرهنگی و روشنفکران و علمای دین باید حقیقت و واقعیت را برای مسلمانان تبیین کنند.
ایشان صهیونیسم را خطری برای همه بشریت خواندند و افزودند: در حالیکه دشمن تلاش دارد تا با عمده کردن اختلافهای طبیعی در قومیت، نژاد و مذهب، میان مسلمانان ایجاد اختلاف و با واقعیت سازی، خطرهای دروغین ایجاد کند ، امت اسلامی باید همت و تلاش خود را بر عمل به اسلام و حفظ و تقویت وحدت و برادری و سرپیچی از اراده قدرتهای بزرگ و در رأس آن امریکا قرار دهند.
رهبر انقلاب اسلامی،اختلاف میان ملتهای مسلمان را سم مهلک دانستند و تأکید کردند: همواره باید معیار مسلمانان، موقعیت و جایگاه دشمن آشکار باشد که آنجا قطعاً جبهه باطل است و مقابل آن، جبهه حق قرار دارد.
در ابتدای این دیدار آقای احمدی نژاد رئیس جمهور، ماه رمضان را شرایطی استثنایی برای تمرین عبودیت و اعتلای انسان در پیشگاه خداوند و وسیله پالایش روح و جان از آلودگی ها و تعلقات، بازگشت به فطرت الهی و کمال انسانی و میدان پرهیز از گناهان خواند.
وی با تأکید بر اینکه ملت بزرگ ایران برای ساختن کشور و پیگیری حقوق اساسی تردیدی به خود راه نخواهد داد، افزود: مستکبران در سراشیبی سقوط قرار گرفته اند و پافشاری آنها بر زیاده خواهی و ظلم و تعدی به حقوق ملتها، آنان را نجات نخواهد داد.
