آیه قرآن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
وصیت شهدا
وصیت شهدا
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :20
بازدید دیروز :1
کل بازدید :95667
تعداد کل یاد داشت ها : 335
آخرین بازدید : 103/2/29    ساعت : 9:4 ع
«ادبیات جنگ متولد می‌شود؛ ساخته نمی‌شود. ارزش کلمه‌ها در این‌گونه‌ی نوشتاری بیش از هر چیزی انسانی است. انسان‌ها پس از تحمل جنگ‌‌های طاقت‌سوز و خانمان‌برانداز به خلوت خود می‌آیند و بدون اینکه آگاهی حرفه‌ای از چگونه نوشتن داشته باشند، دست به قلم می‌برند.»1 یکی از فعال‌ترین مراکز گردآوری، تنظیم و انتشار خاطرات دوران دفاع مقدس، دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه‌ی هنری است. مرتضی سرهنگی، رئیس این دفتر همان کسی است که به همراه هدایت‌الله بهبودی، سال‌ها در نشریه‌ی کمان2 همین رسالت را دنبال می‌کرده است. فعالیت‌هایی که تحسین رهبر انقلاب را برانگیخت تا آن‌جا که ایشان در جلسه‌ای گفتند: «اگر بنده شاعر بودم، یقیناً در مدح شماها، در مدح آقاى سرهنگى، در مدح آقاى بهبودى، ... در مدح همین خاطره‌سازان و خاطره‌انگیزان قصیده مى‌ساختم؛ حقیقتاً جا دارد؛ چون کارِ بسیار بزرگ و بااهمیتى است.» گفت‌وگوی کوتاه ما با مرتضی سرهنگی درباره‌ی ادبیات جنگ و کتاب لشکر خوبان است.

http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif روایت‌نگاری و تدوین کتاب «لشکر خوبان» در کجا و چگونه صورت گرفت؟
دفتر ادبیات و هنر مقاومت تبریز اوایل دهه هفتاد در این شهر با تلاش جناب آقای سیدقاسم ناظمی و چندتن از دوستان ایشان راه‌اندازی شد. تقریباً همه کارهای کتاب "لشکر خوبان" همان‌جا صورت گرفت. یعنی از سوژه‌یابی، ‌مصاحبه،‌ پیاده‌سازی نوارها، بازنویسی، تدوین و حتی عنوان کتاب هم انتخاب دوستان تبریزی بود. انصافاً تلاش سرکار خانم سپهری برای سامان دادن به این کتاب ستودنی است. آماده‌سازی نهایی و چاپ کتاب هم در تهران انجام شد.
تقریباً همه‌ى این کتاب‌هایى که شما از «دفتر هنر و ادبیات مقاومت» منتشر کرده‌اید، خوانده‌ام و بعضى از آنها را بسیار فوق‌العاده یافته‌ام. من وقتى اینها را مى‌خواندم، به این فکر مى‌افتادم که اگر ما براى صدور مفاهیم انقلاب، همین جزوه‌ها و کتابها را منتشر بکنیم، کار کمى نکرده‌ایم.[رهبر انقلاب در دیدار با مسئولان دفتر هنر و ادبیات مقاومت]

http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif چرا کتاب‌های تازه‌ی دفتر از رزمندگانی است که شناخته شده نیستند و از راویان ساده‌ی جنگ است؟
می‌دانید ادبیات جنگ از زندگی مردمی که با جنگ روبرو بوده‌اند، سرچشمه می‌گیرد. به همین خاطر با توده‌ی مردم پیوند محکمی دارد. در دفاع هشت ساله‌مان، هم فرماندهان از مردم عادی بودند و هم رزمندگان. ذات جنگ‌های دفاعی مردمی است و خالق آن مردم عادی هستند. ناگفته نماند آثار خوبی هم از فرماندهان شناخته شده منتشر شده است.

http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif به نظر شما متن کتاب‌های تازه‌ی حوزه‌ی هنری در زمینه‌ی جنگ کمی مطول و بلند نیست؟ چرا ما باید زندگی عادی یک راوی ناشناس را از ابتدا تا انتها بدانیم؟
بعضی از این کتاب‌ها، زندگی‌نامه هم هست. لازم است زمینه‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی راوی را بدانیم. از کودکی با او بزرگ شویم و او را بیشتر و بهتر بشناسیم و دوستش داشته باشیم. از رفتار و معرفت او تأثیر بگیریم. عکس‌ها، اسناد و پانوشت‌ها و پی‌نوشت‌ها که گاهی در پایان کتاب و گاهی در میانه‌های متن می‌آید به استحکام سندی و علمی کتاب کمک می‌کند و اطلاعات تازه و مستندی به مخاطب می‌دهد. همه‌ی فصول این کتاب‌ها منطقی و با یک نظم روایی در پی هم می‌آید و خاطره را به یک پیکره‌ی واحد تبدیل می‌کند. وقتی این جذابیت و نظم در یک کتاب خاطره بود دیگر مطول بودن یا نبودن کتاب ملاک نیست.
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/22199/01.jpg
http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_1.gif کارهای شما با نمونه‌های ادبیات جنگ در دنیا چه تفاوت‌ها و شباهت‌هایی دارد؟
ادبیات جنگ یک ادبیات انسانی است. در جنگ پای انسان در میان است. معمولاً مردم جهان می‌خواهند بدانند کسانی مثل خودشان در شرایط دشواری مثل جنگ چگونه تاب آورده‌اند. به همین خاطر به خواندن این آثار علاقه نشان می‌دهند. اگر بگوییم ادبیات جنگ برای عبور از مرزها نوشته می‌شود، شاید بیراه نگفته باشیم. در این آثار هم تفاوت‌ها به چشم می‌آید و هم شباهت‌ها. نکته‌ی اصلی برمی‌گردد به جهان‌بینی و تلقی راوی از جنگی که با آن درگیر شده است. مخاطب هم با خط‌کش خودش اندازه‌ی این شباهت‌ها و تفاوت‌ها را با آثاری که مطالعه کرده است می‌سنجد.
 
پی‌نوشت‌ها:
1. سرهنگی، مرتضی،
1388، حرف ما (گزیده سرمقاله‌های کمان)، تهران، سوره‌ی مهر
2. نشریه‌ی تخصصی فرهنگ و ادبیات پایداری که بین سال‌های 1375 تا 1383 به مدیرمسئولی هدایت‌الله بهبودی و سردبیری مرتضی سرهنگی منتشر می‌شد. گردانندگان این نشریه پس از 8 سال، با انتشار دویستمین شماره به کار آن پایان دادند.

توسط : بسیجی |   نظر بدهید
      

گفتاری از آیت‌الله علامه محمد واعظ‌زاده خراسانی، نخستین دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی

http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_2.gif در اندیشه‌ی وحدت مسلمین
این اصل را باید پذیرفت که تمام افراد آرزومند بازگشت مسلمانان به عظمت گذشته‌شان‌، طرفدار وحدت نیز بوده‌ و هستند، زیرا مهم‌ترین خطر و آفت برای مسلمانان، اختلاف بوده و هست. آیت‌الله خامنه‌ای از مدت‌ها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در اندیشه‌ی وحدت اسلامی، بیداری اسلامی و بازگشت مسلمانان به عظمت گذشته بودند. ایشان با طیف وسیعی از علما و روشنفکرانی که از طرفداران بیداری اسلامی بودند ارتباط و دوستی و همکاری داشتند؛ شخصیت‌هایی همچون مرحوم شهید دکتر بهشتی، مرحوم آیت‌الله مطهری، مرحوم آیت‌الله طالقانی، مرحوم آیت‌الله کاشانی و مانند ایشان.

همچنین آیت‌الله خامنه‌ای مدتی که در قم بودند، با آراء و افکار مرحوم آیت‌الله‌العظمی بروجردی و مرحوم آیت‌الله سید صدرالدین صدر نیز آشنا شدند. همان‌طور که می‌دانید، مرحوم آیت‌الله بروجردی به‌شدت بر مسأله‌ی وحدت اسلامی تکیه می‌کرد و به‌شدت از حامیان دارالتقریب قاهره بود. مرحوم آقا سید صدرالدین صدر نیز چنین دیدگاه‌هایی داشتند.

خاطره‌ی رهبر انقلاب درباره‌ی «شکل‌گیری هفته‌ی وحدت» را از اینجا بخوانید


امام خمینی رحمه‌الله هم قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی دائماً بر وحدت مسلمین و وحدت شیعه و سنّی تأکید داشتند. حتی خاطرم هست که یک بار فرمودند: کسانی که امروز از اختلاف شیعه و سنّی دم می‌زنند، نه شیعه هستند و نه سنّی. آیت‌الله خامنه‌ای هم از همان آغاز، طرفدار عزّت و عظمت اسلامی و نظریه‌ی وحدت بودند. ایشان از زمانی که توسط نظام سابق به تبعیدهای مکرّر در شهرهای مختلف و از جمله شهرهای اهل سنت در اطراف زاهدان فرستاده شدند، با علمای اهل سنت رفیق بودند و تا امروز هم رفاقت‌شان باقی است.

http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_2.gif تشکیل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی
یکی از اقدامات آیت‌الله خامنه‌ای در دوران رهبری، تشکیل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی است. ماجرا از این قرار بود که ایشان تصمیم گرفتند یک مرکز اجتماعی به نام مجمع اهل بیت تشکیل شود که این مجمع تشکیل شد. من یادم می‌آید در همان روز اول که جلسه‌ای تشکیل شد، افرادی مطرح کردند که خوب است یک مجمع دیگری هم به نام دارالتقریب تأسیس شود. بعد از مدت کوتاهی، آیت‌الله خامنه‌ای تصمیم گرفتند چنین مرکزی برای تقریب تأسیس کنند. ایشان ابلاغی به من دادند و ما با امکانات مختصری شروع کردیم.

یک هیأت ‌اُمناء برای دارالتقریب تشکیل شد که شامل شخصیت‌هایی همچون آیت‌الله خامنه‌ای، دکتر بی‌آزار شیرازی، مرحوم شهید سید محمدباقر حکیم و دیگران بود. در مورد اسم مجمع هم آقای خسروشاهی با آقای شیخ محمدتقی قمی تماس گرفت. ایشان گفتند که نام «دارالتقریب» را بگذارید برای قاهره بماند و شما یک نام دیگری انتخاب کنید. ما هم بالأخره نام مجمع تقریب را انتخاب کردیم. یک روز که خدمت رهبری بودیم پیشنهاد شد که نام مجمع را بگذاریم «مجمع جهانی»، ایشان هم موافقت کردند.
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/22455/in2.jpg
  دیدار رهبر انقلاب با میهمانان شرکت‌کننده در نوزدهمین کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی؛ 1385 [گزارش تصویری]
«مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی» تا امروز کارهای بسیاری کرده است؛ از جمله تأسیس دانشگاه مذاهب اسلامی، راه‌اندازی کتابخانه‌ی غنی و مرکز تحقیقاتی که در قم فعالیت می‌کند و تاکنون بیش از صد کتاب چاپ کرده است. قبل از این‌که مجمع تأسیس شود، هر سال در ایام تولد رسول اکرم صلّی‌الله‌علیه‌وآله یک کنگره‌ی وحدت در تهران تشکیل می‌شد و علمای شیعه و سنی شرکت می‌کردند، اما بعد از این‌که مجمع جهانی تقریب تأسیس شد، رهبری فرمودند که این کنگره را مجمع‌التقریب دنبال کند. این کنگره از سوی مجمع در تهران برگزار شد و هر سال افراد بیشتری از جهان اسلام و حتی علما و شخصیت‌ها دعوت می‌کردیم و یک موضوع را به بحث می‌گذاشتیم.

یکی از اقدامات جالب توجه، دیدار شرکت‌کنندگان در کنفرانس وحدت با رهبر انقلاب است که نشان می‌دهد آیت‌الله خامنه‌ای دائماً به مسأله‌ی تقریب توجه دارند و همین باعث شده ایشان با بسیاری از علمای اهل سنت کشورهای اسلامی آشنا شوند.

پاسخ‌های آیت‌الله خامنه‌ای به پرسش‌ها درباره‌ی «اقتدا کردن به اهل‌سنت در نماز جماعت» را از اینجا بخوانید


غیر از کنگره‌ی عظیمی که هر سال به نام تقریب در تهران برگزار شده است، دو اجتماع دیگر هم در زمان دبیرکلی من برگزار شد؛ یکی کنگره‌ی سید جمال‌الدین اسدآبادی که رهبر انقلاب پیامی خطاب به آن فرستادند. کنگره‌ی دیگری هم به نام مرحوم آیت‌الله‌العظمی بروجردی و شیخ محمود شلتوت برگزار کردیم که برای این کنگره هم ایشان پیام دادند.

تأسیس مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در داخل و خارج کشور مؤثر بوده است. یکی از آثار خارجی آن این است که همه می‌دانند رهبر جمهوری اسلامی جزو طرفداران تقریب است. ایشان در حرمت توهین به مقدسات اهل سنت فتوا داده‌اند و این موضوع تأثیر بسیار زیادی در میان اهل سنت کشورمان و همچنین اهل سنت جهان اسلام داشته است.


توسط : بسیجی |   نظر بدهید
      

در آستانه ماه مبارک رجب، صدها نفر از بانوان برجسته و فعال در بخشهای دانشگاهی، حوزوی، مسائل خانواده و زنان، دستگاههای اجرایی، فعالیتهای قرآنی، رسانه و سازمانهای مردم نهاد، صبح امروز (شنبه) به مدت دو ساعت و نیم با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند.
رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار با تأکید بر لزوم طرح گفتمان اسلامی در مورد زن بصورت تهاجمی و طلبکارانه در عرصه بین المللی، «تقویت نهاد خانواده» و «احترام و تکریم زن در محیط خانه» را دو نیاز مهم و فوری جامعه دانستند و خاطرنشان کردند: زنان فعال و کارآمد در جبهه انقلاب اسلامی باید حضور خود را در صحنه دفاع از انقلاب نمایان تر و پررنگ تر کنند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به عقب ماندگی هایی که درخصوص انتقال مبانی فکری اسلام درخصوص زن به عرصه بین المللی، وجود دارد، افزودند: کارهای خوبی به برکت نظام جمهوری اسلامی و نام امام خمینی (ره)، درخصوص مقوله زن انجام گرفته است اما نیازمند کار بیشتر و تشکیل جبهه ای تهاجمی و مصون از تعرض دیگران هستیم.
ایشان با تأکید بر اینکه به هیچ وجه نباید در زمینه نهضت بیداری در عرصه زنان تعلل و توقفی وجود داشته باشد، خاطرنشان کردند: چرا باید با وجود گفتمان کامل و قانع کننده اسلام در مورد زن، در مقابل گفتمان غرب، در موضع انفعال قرار گرفت؟
رهبر انقلاب اسلامی گفتمان غرب درخصوص زن را، گفتمانی کاملاً حساب شده و سیاسی خواندند و افزودند: اگرچه این گفتمان اکنون به ظاهر در نقطه اوج خود قرار دارد اما مسیر گفتمان غرب درخصوص زن، به سمت سراشیبی سقوط، انحطاط و سرافکندگی است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، «مرد واره» کردن زن و التذاذ جنسی مرد از زن را دو بخش اصلی گفتمان غرب درخصوص زن برشمردند و گفتند: غربی ها به دنبال آن هستند که مشاغلی را که با وضعیت جسمی و فکری مردان سازگار است، به زنها تعمیم و آن را به عنوان یک امتیاز و افتخار جلوه دهند.
ایشان با تأکید بر اینکه حضور زنان در مشاغل و مناصب اجرایی اشکالی ندارد، خاطرنشان کردند: آن بخشی که مورد اشکال و در واقع امتداد همان گفتمان غربی است، افتخار کردن به تعداد بالای زنان شاغل در مناصب اجرایی است.
رهبر انقلاب اسلامی در تبیین این موضوع افزودند: اینکه ما به حضور بالای زنان در مناصب اجرایی افتخار کنیم، دیدگاهی غلط و در واقع انفعال در برابر گفتمان غربی است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خاطرنشان کردند: آنچه که باید مایه افتخار باشد، تعداد بالای زنان روشنفکر، فعال فرهنگی و سیاسی، و مجاهد است.
ایشان با اشاره به نگاه یکسان اسلام به زن و مرد از لحاظ انسانی افزودند: از دیدگاه اسلام هریک از زن و مرد به لحاظ خلقت، ویژگیهای خاصی دارند اما از لحاظ حقوق انسانی و اجتماعی و ارزشهای معنوی و سیر تکامل معنوی، هیچ تفاوتی ندارند.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: نگاه صحیح به زن، نگاهی است که او را در چارچوب جنس خود و ارزشهای تعالی دهنده آن بشناسد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، نگاه لذت جویانه به زن را یکی از بلاهای بزرگ خواندند و خاطرنشان کردند: اکنون برخی اندیشمندان غربی نیز در مورد این موضوع احساس خطر می کنند زیرا قضایایی همچون همجنس گرایی نتیجه این نوع نگاه است که قطعاًٌ یکی از عوامل سقوط تمدن غرب نیز خواهد بود.
ایشان با تأکید بر لزوم هوشیاری در جامعه در قبال جاذبه های جنسی برای مردان و زنان، افزودند: البته در کشور ما به دلیل موضوع حجاب، مصونیتی وجود دارد اما باید در مورد حجاب و موضوع حدود معاشرت مرد و زن اهتمام جدی شود.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: به هیچ وجه نباید در مقابل گفتمان غرب درخصوص زن منفعل شد بلکه باید گفتمان اسلام در مورد زن را بصورت تهاجمی و طلبکارانه مطرح کرد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: از تهدیدهای غربی ها هم به هیچ وجه نباید ترسید.
ایشان کرامت زن، عزت زن و ظرافت فطری و کارکرد زن را از خصوصیات گفتمان زن در اسلام برشمردند و خاطرنشان کردند: خداوند متعال جنس زن را به گونه ای خلق کرده است که برخی امور عاطفی، تربیتی و حتی مدیریتی در خانه، فقط با ظرافت روحیه زنان، قابل انجام است.
رهبر انقلاب اسلامی در ادامه، «تقویت نهاد خانواده» و «تکریم و احترام زنان در خانه» را دو مسئله مهم و فوری در جامعه دانستند و تأکید کردند: باید در قوانین، خلقیات و سنت ها، شرایط به گونه ای فراهم شود که زنان در سطوح مختلف معاشرتی، جنسی، فکری و خانوادگی دچار ستم زده گی نباشند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در همین خصوص افزودند: باید همواره همه اعضای خانواده، با زنان با دیده تکریم و احترام رفتار کنند و باید فضای خانواده به گونه ای باشد که فرزندان دست مادران خود را ببوسند.
ایشان خاطرنشان کردند: اگر فرهنگ نگاه احترام آمیز به زنان نهادینه شود، بسیاری از مشکلات جامعه حل و از زنان رفع مظلومیت خواهد شد.
ایشان موضوعات ازدواج، پوشش، معاشرت، حمایت مالی و حقوقی از زنان، و اشتغال زنان و حدود آن را از دیگر مقولاتی دانستند که باید مورد اهتمام قرار گیرند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به فعالیتهای گسترده و متنوع درخصوص مسائل بانوان در کشور، یک پیشنهاد را مطرح کردند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: باید تلاش شود تا این فعالیتها، یک سیستم منسجم و هندسه عمومی صحیحی پیدا کنند و یک مرکز عالی و ثابت با کادرهای قوی و چشم انداز بلندمدت، برای این منظور بوجود آید.
ایشان گفتند: در ذیل این مرکز عالی می تواند نهادها و بنیادهای مختلف تشکیل شوند و یک بانک اطلاعاتی قوی نیز از کارهای انجام گرفته بوجود آید.
رهبر انقلاب اسلامی یک نکته را به همه زنان فعال در جبهه دفاع از انقلاب اسلامی متذکر شدند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به حضور پررنگ و جدی زنان در شکل گیری انقلاب و مراحل مختلف بعد از آن افزودند: زنان فعال، کارآمد، عالِم، نویسنده و اندیشمند در جبهه دفاع از انقلاب اسلامی باید حضور جدی تر و نمایان تری در صحنه داشته باشند.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین به نقش صدا و سیما در ارائه یک الگوی صحیح از زن مؤمن، فعال، مجاهد و با حجاب اشاره و خاطرنشان کردند: صدا و سیما باید در این زمینه یک نقش صددرصدی ایفا کند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: صدا و سیما باید کاملاً در خدمت تفکر اسلامی از زن و ارائه خصوصیات یک زن اسلامی قرار گیرد.
ایشان در پایان تأکید کردند: ما در زمینه مسائل زنان در جمهوری اسلامی ایران پیشرفت داشتیم ولی این پیشرفتها متناسب با نیازها و توقعات مورد نظر اسلام نیست و باید تلاش بیش از پیشی انجام گیرد.

در ابتدای این دیدار خانم ها خزعلی رئیس شورای فرهنگی اجتماعی زنان، صفاتی مسئول مؤسسه عالی اجتهاد، خدیوی رئیس دفتر امور زنان استانداری خراسان رضوی، آیت‌اللهی استاد و پژوهشگر حوزه و دانشگاه، رهبر رئیس فراکسیون زنان و خانواده مجلس، ناظم بکایی استادیار گروه زیست شناسی دانشگاه الزهرا، روح افزا استاد دانشگاه و مجتهد زاده رئیس مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری، به بیان دیدگاه‌های خود درخصوص مسائل مربوط به زنان و خانواده در ابعاد داخلی و بین المللی پرداختند.
مهمترین محورهایی که در این دیدار به آنها اشاره شد عبارتند از:
- ضرورت اهتمام به جایگاه نهاد خانواده و تقویت این نهاد براساس آموزه های دینی و قرآنی
- توجه جدی دستگاههای مسئول و رسانه ها به سیاستهای تشویقی برای افزایش جمعیت
- بازنگری در نوشته های علوم انسانی و مرتبط با مطالعات زنان
- تشکیل شورای عالی فقه زنان و کارگروههای تخصصی آن
- طراحی الگوی تحقیقاتی خانواده پایدار و وظایف دستگاههای مرتبط با آن
- ضرورت اهتمام به ابعاد مختلف مسائل تربیتی کودکان در چارچوب روشهای تربیتی اسلام به دور از چارچوبهای غیردینی کنوانسیون حقوق کودک
- نبود متولی خاص در کشور، برای حقوق کودکان
- لزوم تدوین مجموعه فقه اطفال و ایجاد رشته مطالعات کودکان در دانشگاهها
- اهمیت توجه ویژه به موضوع عفاف و حجاب در ابعاد مختلف و به دور از نگاههای سیاسی
- پیشنهاد عضویت زنان در مجمع تشخیص مصلحت نظام
- لزوم گسترش دانشگاههای ویژه بانوان
- تبیین علمی و حقوقی احکام مربوط به زنان در بخش ارث و حضانت در مجامع بین المللی
- و استفاده از دیدگاهها و توان اجرایی مشاورت های امور زنان دستگاههای مختلف

توسط : بسیجی |   نظر بدهید
      
 
فردا شنبه مهلت ثبت نام نامزدهای ریاست جمهوری یازدهم به پایان می‌رسد و بررسی صلاحیت‌ها توسط شورای نگهبان آغاز می‌شود. با توجه به اهمیت وظیفه‌ی این شورا در این برهه‌ی زمانی، پایگاه اطلاع‌رسانی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای KHAMENEI.IR گزیده‌ای از توصیه‌های رهبر انقلاب اسلامی به شورای نگهبان را در صفحه‌ی ویژه‌ی انتخابات منتشر می‌کند. متن کامل را از اینجا دریافت کنید.


http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/22523/01.jpg
1- صلاحیت داوطلبین باید احراز شود
روالِ احراز و تشخیص صلاحیت یک روال همه‌جایىِ دنیایى است و مخصوص ایران و مخصوص مجلس شوراى اسلامى هم نیست. در همه جا وقتى انسان براى مسئولیتى مأموریت دارد که مسئول معیّن کند، قهراً تفحّص و جستجو مى‌کند که آیا این شخص صلاحیت دارد یا ندارد؛ این هیچ ارتباط ندارد به اینکه مجلس شوراى اسلامى باشد یا غیر مجلس شوراى اسلامى. بنابراین کار، کار معمولى‌اى است؛ کارى است که در همه جاى دنیا و پیش همه‌ى عقلاى عالم انجام مى‌گیرد. 1382/10/24
بعضى مى‌گویند حقّ شهروندىِ انتخاب شدن را نبایستى سلب کرد. حقّ انتخاب شدن، حق شهروندى معمولى مثل حقّ شغل و کسب و کار و ساکن شدن در شهر و راه رفتن در خیابان و خریدن اتومبیل و ... نیست. این یک حقّ شهروندى است که براى دارنده‌ى آن صلاحیتهایى لازم است که این صلاحیتها باید احراز شود. مسئول احرازش هم فقط شوراى نگهبان نیست؛ هم وزارت کشور است، هم شوراى نگهبان، که باید صلاحیتها را احراز کنند. در احراز صلاحیت نامزدها خودِ مردم بهترین افراد هستند و بیشترین مسئولیتها را دارند که وقتى انسانى را احراز صلاحیت کردند، به همدیگر معرفى کنند و آن کسانى که مى‌توانند، براى آن شخص امکانات فراهم نمایند، تا انسان صالح بتواند وارد این میدان شود. 1382/09/26
 
2- منظور از احراز صلاحیت، احراز یقینی علمی نیست!
مطلب دیگر این است که ما احراز را حتمى مى‌دانیم؛ ولى در این‌گونه مواقع عادتاً احراز یقینى و علمى ممکن نیست و احرازِ به معناى قیام بیّنه هم تقریباً همین‌طور است. اگرچه فرموده‌اند دو نفر یا سه نفر هم باشند کافى است؛ اما کمتر پیدا مى‌شود مواردى که دو نفر شاهدِ عادلِ شهادت‌دهنده‌ى عن حسٍّ بیایند و راجع به مطلبى شهادت دهند. در خیلى از این مسائل، مرزهاى حدس و حس باهم نزدیک است و گاهى حدسیّات با حسیّات مشتبه مى‌شود؛ بخصوص که در خیلى از حرفها و اظهارات، جاى تفاسیر مختلف وجود دارد؛ یعنى شخصى حرفى زده، وقتى شما به خودش مراجعه مى‌کنید، مى‌گوید من منظورم چیز دیگرى بوده است. نمى‌شود گریبان او را گرفت که ظاهرِ حرفت این است. اگر کسى خلاف ظاهر اراده کرده، یا در آن وقت توجّه به ظاهر نداشته، خلاف شرع که نکرده است. بنابراین «ممکن است» شخصى خلاف ظاهر حرف زده باشد؛ همین ممکن که شد، احتمال وارد مى‌شود و پایه‌ى شهادت عن حسّ را سست مى‌کند. بنابراین احراز که مى‌گوییم، مراد احراز علمى یا احراز شرعى به معناى قیام بیّنه نیست، بلکه مراد احراز عرفىِ ناشى از قرائن و امارات است که باید قرائن و اماراتى قائم شود و انسان با یک اطمینان عرفى به این معنا برسد، که البته ممکن است در هر دو طرف قرائن و امارات وجود داشته باشد؛ مثلًا اگر یک نفر در جایى حرفى زده و در جاى دیگرى هم حرف دیگرى زده که نقطه‌ى مقابل آن حرف است، این هم باید به حساب بیاید و انسان از مجموع و برآیند این‌ها مطلبى را احراز کند؛ یعنى آن نقاط اثبات‌کننده هم در کنار نقاطى که به حسب ظاهر، صلاحیتها را نفى مى‌کند، به حساب آید. 1382/10/24
البته ممکن است بعضى سابقه‌اى داشته باشند که انسان براساس قرائنى که دارد، تأیید مى‌کند آن سوابق- که الآن مطلوب نیست- از آن اشخاص منقطع شده است. بنابراین انسان باید برطبق وضعیت حال حکم کند. 1382/10/24
 
3- مراقب باشید حق کسی ضایع نشود
من البته به‌هیچ‌وجه توصیه نمى‌کنم که کسى در مقابل افرادى که مى‌خواهند با قانون گردن‌کلفتى کنند کوتاه بیاید؛ این را هم به آقایان گفتم، هم به بعضى از کسانى که براى شکایت پیش ما آمدند؛ اما مؤکّداً توصیه مى‌کنم که مراقب باشید حقّ کسى ضایع نشود؛ چون ردّ صلاحیت چیز کوچکى نیست؛ یعنى اینکه ما کسى را ردّ صلاحیت کنیم و احیاناً صلاحیت داشته باشد. «جرح»، مسأله‌ى خیلى مهمى است. این‌طور نیست که بگوییم ما این‌طور فهمیدیم؛ نه، باید جوانبش کاملًا دیده و رعایت شود. 1382/10/24
 
4- احراز صلاحیت با دید صددرصد قانونی باشد
رد صلاحیت از دو حال خارج نیست؛ یا رد صلاحیتِ کسى است که طبق قانون صلاحیت دارد- که این غلط است- یا رد صلاحیت کسى است که واقعاً طبق قانون صلاحیت ندارد، که این درست است. نمى‌شود به‌طور مطلق گفت رد صلاحیت خوب است یا بد است. در یک صورت رد صلاحیت خوب است، در یک صورت بد است. باید به مسئولان احراز صلاحیت‌ها توصیه کنیم که با دید صددرصد قانونى و بدون هیچ ملاحظه‌یى از هیچ طرف نگاه کنند. این، چیزى است که بنده همیشه توصیه مى‌کنم. 1384/02/19
البته کسانى که به عنوان نامزد انتخابات به مردم معرفى مى‌شوند، معنایش این است که این‌ها صلاحیت دارند و این معرفى، امضاى صلاحیت این‌هاست. دستگاه‌ها بایستى مراقب باشند که این امضاء بیهوده، خلاف و دروغ نباشد. این دروغ گفتن به مردم است؛ هم رد کردنِ آدم صالح، هم پذیرفتنِ آدم ناصالح؛ هر دو بد و هر دو خلاف است‌. 1382/10/18
به نظر من مُرّ قانون خیلى مهم است. البته شما اهل قانون هستید و مى‌دانید که قانون زبان دارد؛ زبان قانون را باید دانست و حدود قانون را باید کشف کرد. گاهى اوقات کلمات و الفاظ براى بیان آن مغزها و محتواى حقیقىِ قانون کافى نیستند؛ قانون‌شناسى مثل شماها مى‌تواند درک کند که واقعاً قانون چه دارد مى‌گوید. 1370/12/04

5- به جوسازى‌ها ابداً نباید اعتناء کرد
نظارت شوراى نگهبان در مسائل انتخابات‌، یکى از مهم‌ترین کارهائى است که انجام مى‌دهد؛ کار بسیار مهمى است، کار بسیار لازمى است. به جوسازى‌هائى که علیه این کار مى‌شود، ابداً نباید اعتناء کرد. البته کار را باید درست انجام داد. به همان اندازه که کار مهم است، به همان اندازه سلامت کار مهم است. یعنى باید معیارها را درست فهمید، و فقط بر اساس این معیارها قبول کرد یا رد کرد. از این معیارها نباید تخطى شود، کوتاهى هم نباید بشود، غفلت هم نباید بشود. 1386/04/20
اگر نظارت شوراى نگهبان نباشد، و اگر تأیید صحت انتخابات‌ به وسیله‌ى شوراى نگهبان انجام نگیرد، اصل این انتخابات‌ زیر سؤال خواهد رفت و اعتبار خود را از دست خواهد داد؛ چه انتخابات‌ مجلس، چه انتخابات‌ خبرگان، چه انتخابات‌ ریاست جمهورى، و هر انتخاباتى که نظارت آن بر عهده‌ى شوراى نگهبان است. این وظایفِ یکى از دیگرى مهم‌تر، همه بر دوش شوراى نگهبان گذاشته شده است. 1386/04/20

6- در نظارت بر کار ناظران دقت مضاعف داشته‌ باشید
البته وظیفه‌ى شوراى نگهبان خیلى سنگین است. این وظیفه را باید در حدّ مقدور با کمال دقّت و با رعایت حدّ اکثر عدل و انصاف انجام دهد و بر کار نظّار نظارت کند. آنچه که آقایان نظّار انجام مى‌دهند، به نام شوراى نگهبان تمام مى‌شود و از لحاظ مسئولیت الهى هم على‌الظّاهر با مسئولیت بزرگواران این مجموعه انجام خواهد شد. این باید موجب شود که دقّت و توجّه را مضاعف کنید. 1374/11/14

7- به اعتراضات قانونی رسیدگی شود
ممکن است کسانى اشکالات و اعتراضاتى را بر مجارى گوناگون امور در انتخابات ثبت کرده باشند و اعتراض داشته باشند، که البته، راه‌هاى قانونى وجود دارد. رسیدگى به اینها حتماً باید انجام بگیرد... من درخواست میکنم از آقایان مسئول در وزارت کشور و همچنین در شوراى نگهبان که به این موارد دقیقاً رسیدگى کنند. اگر چنانچه بعضى از اشکالات مقتضىِ این هست که پاره‌اى از صندوقها بازشمارى بشود، اشکالى ندارد. حالا مثلاً یک مورد را آقایان ذکر کردند که آن شخص گفته که رأى فلان نامزد این تعداد است، بعد در شمارش تعداد دیگرى معرفى شده؛ خیلى خوب، کارى ندارد؛ صندوقهاى مورد اشکال را، یا به طور تصادفى تعدادى از صندوقها را بازشمارى کنند؛ خودِ نمایندگان ستادها هم حضور داشته باشند و ببینند، تا اطمینان کامل براى همه حاصل بشود. 1388/03/26
اگر کسانى شبهه دارند و مستنداتى ارائه میدهند، باید حتماً رسیدگى بشود؛ البته از مجارى قانونى؛ رسیدگى فقط از مجارى قانونى. بنده زیر بار بدعتهاى غیرقانونى نخواهم رفت. امروز اگر چهارچوبهاى قانونى شکسته شد، در آینده هیچ انتخاباتى دیگر مصونیت نخواهد داشت. بالاخره در هر انتخاباتى بعضى برنده‌اند، بعضى برنده نیستند؛ هیچ انتخاباتى دیگر مورد اعتماد قرار نخواهد گرفت و مصونیت پیدا نخواهد کرد. بنابراین همه چیز دنبال بشود، انجام بگیرد، کارهاى درست، بر طبق قانون. اگر واقعاً شبهه‌اى هست، از راه‌هاى قانونى پیگیرى بشود. قانون در این زمینه کامل است و هیچ اشکالى در قانون نیست. همانطور که حق دادند که نامزدها نظارت کنند، حق دادند که شکایت کنند، حق دادند که بررسى بشود. 1388/03/26


توسط : بسیجی |   نظر بدهید
      

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم

خوشامد عرض میکنیم به همه‌ى شما برادران و خواهران عزیز که این افتخار را دارید که در کسوت تعلیم و تربیت در جامعه‌ى اسلامى مشغول فعالیتید، یا ان‌شاءالله در آینده مشغول فعالیت خواهید شد؛ که واقعاً هم افتخار بزرگى است.

یاد شهید بزرگوار عزیزمان، مرحوم شهید مطهرى (رضوان الله تعالى علیه) و همچنین شهداى آموزش و پرورش را ــ معلمین، دانش‌آموزان  ــ که یکى از زیباترین و باشکوه‌ترین مناظر دفاع مقدس است، گرامى میداریم و امیدواریم ان‌شاءالله دست خداى متعال و حمایت الهى همیشه بر سر شما معلمین عزیز و مسئولان آموزش و پرورش باشد و روزبه‌روز این درخت پربار و پربرکت، مبارکتر براى کشور ما و ملت ما به حساب بیاید.

اولاً این جلسه براى تکریم و احترام به معلمین است. آنچه در باب تعلیم و تربیت، در باب آموزش و پرورش ــ چه ستاد آموزش، چه صفوف منظم آموزش در سراسر کشور ــ لازم است عرض شود، غالباً به مسئولین و کسانى که دست‌اندرکار اجرا هستند، عرض میشود؛ آنچه امروز در درجه‌ى اول براى ما اهمیت دارد، این است که نشان دهیم احترام قلبى‌اى را که شایسته‌ى مقام تعلیم و تربیت است. اصل این است که «معلمى» منزلت لازم را در جامعه‌ى اسلامى داشته باشد. خیلى کوته‌بینى است که انسان شغل معلمى و آموزگارى را ردیف سایر مشاغل متعارف زندگى قرار دهد، که یک وسیله‌اى است فقط براى تعیّش، که انسان بتواند عائشه کند؛ نانى در بیاورد و زندگى‌اى بگذراند؛ این حقیقت ندارد، اینجورى نیست، معلمى در ردیف سایر مشاغل نیست؛ بسیار بالاتر است.

اگر به حقیقت تعلیم و تربیت و جایگاه معلم توجه شود، حقیقتاً اینجورى باید تشبیه کنیم: کسى که پرداخت کننده و تراش دهنده‌ى به یک گوهر گرانبها است، که به آن ارزش میبخشد. این گوهر گرانبها همین بچه‌هاى مایند، همین کودکان مایند، کودکان ملتند، که نسلهاى آینده را با همه‌ى مشخصات و ممیزاتشان تشکیل میدهند و به وجود مى‌آورند. شما معلمها هستید که دارید این شخصیتها را شکل میدهید، پرداخت میکنید. صرفاً این نیست که در کلاس درس، دو کلمه شما بگوئید و او یاد بگیرد؛ همه‌ى رفتار شما، حرکات شما، منش شما، اخلاق شما، به صورت مستقیم در این مخاطبِ گیرا اثر میگذارد و او را شکل میدهد. آنچه هم که به عنوان تعلیم در ذهن او کار میگذارید، از ماندگارترین حقایقى است که در ذهن انسان باقى میماند. بعد از پنجاه سال، شصت سال، خیلى از جزئیاتى که معلم به دانش‌آموز گفته است، در ذهن انسان هست؛ خیلى از خصوصیاتى که او با رفتار خود، با اخلاق خود، با نحوه‌ى حرف زدن خود، با نحوه‌ى تعامل خود به دانش‌آموز منتقل کرده است، در انسان باقى میماند. گاهى انسان متوجه است، گاهى هم متوجه نیست؛ همه‌ى ما ندانسته در همان راهى داریم حرکت میکنیم که بخش معْظمى از آن را معلمین در نهاد ما قرار داده‌اند؛ این خیلى چیز مهمى است.

یک کشور اگر بخواهد به سرافرازى برسد، به رفاه و غنا برسد، به علم و تفوّق علمى منتهى شود، اگر بخواهد مردم شجاع، آزاده، فهمیده، عاقل، خردمند و متفکر تحویل جامعه‌ى بشرى دهد، باید این زیرساخت اصلى را درست کند؛ زیرساخت تعلیم دوران کودکى و نوجوانى. این، شأن معلم است. لذا به معلم خیلى باید احترام کرد. براى ایجاد آمادگى لازم در معلم، خیلى باید صرف وقت کرد. براى تهیه‌ى سازوکارى که تعلیم و تربیت در آن مؤثر باشد و جهتِ درست داشته باشد، خیلى باید سرمایه‌گذارى کرد. اینکه ما بر روى این تحول بنیادین در آموزش و پرورش در سالهاى گذشته تکیه کردیم ــ که خب، بحمدالله امروز سند این تحول در اختیار آموزش و پرورش است و در واقع نقشه‌ى راه، مشخص و معیّن شده است ــ براى خاطر این است. تحول در انسانها، تغییر صحیح در دلها و باورها و حرکات و خلقیات و امثال اینها، احتیاج دارد به یک زیرساخت محکم؛ این زیرساخت، آموزش و پرورش است.

آموزش و پرورش ما آن روزى که در کشور به شکل جدید درآمد، بر اساس یک مبناى فکرى و اعتقادىِ دیگر به وجود آمد؛ ما هم در طول ده‌ها سال ــ از اوّلى که آموزش و پرورش جدید در کشور آمد ــ بر همان مبنا حرکت کردیم، در واقع در همان ریل پیش رفتیم؛ که خب، ریل درستى نبود. این سند تحول باید ما را به سمت هدفهاى اسلامى حرکت دهد؛ باید جامعه را به سبک زندگىِ حقیقتاً اسلامى پیش ببرد؛ باید بتواند در ما خصلتهاى والاى انسانى را به وجود بیاورد. ما امروز در خودمان، در خلقیات خودمان، در رفتار خودمان، نقائصى مشاهده میکنیم؛ این نقائص باید برطرف شود. استعداد بشرى در جامعه‌ى ایرانى، یک استعداد انبوه و سرشار است؛ این استعداد باید امکان بروز پیدا کند، جهت صحیح پیدا کند. این سند تحول ناظر به یک چنین چیزى است.

اشاره کردند به زیرساختهاى سند تحول. من همین‌جا عرض بکنم؛ سند تحول یک متنى است که باید عملیاتى شود، منتها به‌هیچ‌وجه نباید در آن شتابزدگى باشد؛ با تدبر، با تأمل، با ملاحظه‌ى صحیح جوانب باید پیش رفت. کار، کار عمیقى است. کارهاى عمیق، کوتاه‌مدت نیست؛ زودبازده نیست؛ بلندمدت است؛ دیربازده است؛ اگر درست صورت بگیرد، ماندگار خواهد شد، مثمر خواهد شد؛ اگر سرهم‌بندى شد، شتابزده شد، آن وقت نتیجه‌ى لازم را نخواهد داد. فرمود: «و مجتنى الثّمرة لغیر وقت ایناعها کالزّارع بغیر ارضه»؛  اگر چنانچه میوه را قبل از اینکه برسد، چیدید، در واقع چیزى به دست نیاورده‌اید و زحمتتان هدر رفته است. بگذارید میوه برسد، بعد بچینید تا از همه‌ى منافع آن بهره ببرید.

شاید حلقه‌هاى تحقیقاتىِ متعددى لازم است که براى بخشهاى این سند تحول، راهکارهاى اجرائى و عملیاتى پیدا کند، تا حقیقتاً این ریل، صحیح گذاشته شود؛ آن‌وقت این قطار بر روى ریل حرکت کند. البته لازم است هم دولت، هم مجلس، براى پشتیبانى مالى آموزش و پرورش، براى پیشرفت در این کار، به طور جدى تأمل کنند، تدبر کنند. آموزش و پرورش را نمیشود به حال خود رها کرد و پشتیبانى لازم از آن به عمل نیاورد، بعد هم توقع داشت که پیش برود.

خب، بحمدالله در این سالها کارهاى خیلى خوبى شده است ــ بنده هم گزارشهائى دارم ــ آنچه شده است، خوب است؛ اما آنچه نشده است و باید بشود و اگر امروز دست‌به‌کار نشویم، قطعاً دیر خواهد شد، خیلى زیاد است؛ آن هم یک فهرست بلندبالائى است که مسئولین محترم آموزش و پرورش ــ چه در ستاد، چه در صف ــ ان‌شاءالله باید به این نکات توجه کنند.

این مسئله‌ى دانشگاه فرهنگیان هم خیلى مهم است؛ این هم از جمله‌ى چیزهائى است که باید به طور جدى به آرایش درونى آن توجه شود. معلم اگر شخصیت خودش ساخته نباشد، نمیتواند به متعلم خود، به مخاطب خود چیزى بدهد. اینجا شخصیت معلمین ساخته میشود. اگرچه این دانشگاه در ذیل آموزش و پرورش تعریف شده است و مربوط به آموزش و پرورش است، لیکن آموزش عالى باید همه‌ى پشتیبانى‌هاى ممکن را از این دانشگاه‌ها بکند. اینها کارهائى است که در زمینه‌ى آموزش و پرورش باید انجام بگیرد.

آموزش و پرورش یک دستگاه معمولى و عادى در عرض سایر دستگاه‌ها نیست؛ این یک مرکز اساسى و مهمى است؛ حالا میتوانید آن را به عنوان موتور یک قطار، میتوانید به عنوان مرکز ذخیره‌ى یک مجموعه تعبیر کنید؛ به هر حال فرق میکند با دستگاه‌هاى اجرائى دیگر. کار عمقى و بنیانى در این وزارتخانه به قدرى است که در سایر وزارتخانه‌ها نظیر آن را نمیشود پیدا کرد؛ حتّى وزارتخانه‌هاى مشابه فرهنگى هم آن مقدار حساسیت و ظرافت و دقتى که در این مجموعه لازم است به کار گرفته شود، ندارند. به هر حال مجموعه‌ى بسیار مهمى است.

یک تشکر هم باید حتماً بکنیم از معلمین عزیزمان که این شغل را اختیار کرده‌اند و این زحمات را بر عهده گرفته‌اند. اى بسا کسانى بودند که میتوانستند سراغ کارهاى دیگرى بروند که هم درآمد بیشترى داشت، هم ممکن بود موقعیتهاى سیاسى و اجتماعى بیشترى داشته باشد، اما خود را وقف این مجموعه کردند؛ این خیلى باارزش است. در طول این سالها هم معلمین همیشه پاى منافع انقلاب ایستاده‌اند، که یک نمونه‌اش مسئله‌ى دفاع مقدس و جنگ تحمیلى است، که اشاره کردیم به شهداى معلم و دانش‌آموز در آموزش و پرورش؛ نمونه‌هاى دیگرى هم در جاهاى مختلف دارد. خیلى‌ها برنامه‌هائى داشتند براى معلمین، براى مدارس، به دنبال هدفهاى سیاسى بودند؛ آن که ایستاد، معلم بود. اینها همه پیش خداى متعال حسنه است؛ اینها همه کارهاى مؤثر و مهمى است که خیلى اوقات ممکن است به چشم کسى هم درست نیاید، اما از چشم کرام‌الکاتبین بیرون نیست.

مسئله‌ى کتابهاى درسى هم بسیار مهم است. باید به طور مداوم و به تناسب نیازها، مضمون این کتابها، محتواى این کتابها ترقى و پیشرفت داشته باشد. دستگاه‌هاى هشیارِ مراقب در کل آموزش و پرورش باید وجود داشته باشد که هم پیشرفتهاى مبتنى بر سند تحول را تعقیب کند، ببیند کجا لنگى هست، کجا اشکال وجود دارد، کجا تجربه‌ى ناموفق هست، بلافاصله اصلاح کند ــ چشم بینا لازم است ــ هم در زمینه‌ى مواد درسى و کتابهاى درسى، نیازها را بسنجد. سالهاست که ما یک مسائلى را در کتابها میگنجانیم؛ بعضى‌ها خارج میکنند، بعضى‌ها داخل میکنند. ببینیم چه لازم است از معارف الهى، معارف اسلامى، معارف مدنى، معارف تمدن‌ساز، معارف انسان‌ساز؛ معارفى که یک ملت را سربلند میکند، پیشرو میکند، پیشتاز میکند؛ که اگر در کتابهاى ما وجود ندارد، آنها را بگنجانیم؛ چه چیزهائى نقطه‌ى مقابل است، تخدیر کننده است، گمراه کننده است، آنها را حذف کنیم؛ چه چیزهائى به تناسب نسلها یا جنسیتها لازم است، آنها را بگنجانیم. فرض بفرمائید در کتابهاى درسى دختران ممکن است چیزهائى لازم باشد در زمینه‌هاى خانه‌دارى، تربیت فرزند و امثال اینها؛ و در کتابهاى پسران ممکن است چیزهاى دیگرى لازم باشد در مواجهه‌ى با مسائل کار، زندگى و امثال اینها؛ اینها مراقبت لازم و دیده‌بانىِ دائم احتیاج دارد و باید این کارها انجام بگیرد. به‌هرحال کار، بسیار کار مهمى است.

امسال ما عرض کردیم: حماسه‌ى سیاسى و حماسه‌ى اقتصادى. هر دو مقوله از مقولاتى است که آحاد ملت در آن میتوانند نقش ایفاء کنند؛ و تا آحاد ملت نقش ایفاء نکنند، حماسه به‌وجود نمى‌آید. البته بعضى‌ها ممکن است گرفتار باشند، بعضى‌ها تنبل باشند، بعضى‌ها شوق و شور لازم را نداشته باشند؛ وقتى قاطبه‌ى ملت، نوع مردم در سرتاسر کشور، با نگاه به آن چشم‌انداز روشن، انگیزه‌ى لازم را براى حرکت داشتند، حماسه به وجود مى‌آید و ان‌شاءالله به فضل الهى، به توفیق الهى، این حماسه به وجود خواهد آمد. در این زمینه، آموزش و پرورش نقش‌آفرین است. اى بسا دانش‌آموزى که خود او هنوز در موقعیت قانونى براى رأى دادن نیست، اما میتواند خانواده‌ى خود را براى ورود در این میدان، براى انجام مسئولیت، تحت تأثیر قرار دهد. این تعداد کثیر معلمین در سرتاسر کشور، هم در این مسئله‌ى انتخابات ــ که مصرع برجسته‌ى حماسه‌ى سیاسى، همین انتخاباتى است که پیش رو است ــ هم در بخش حماسه‌ى اقتصادى که یک چیز بلندمدت است، میتوانند تأثیر بگذارند، میتوانند نقش‌آفرینى کنند.

کشور ما و ملت بزرگ ما با اهداف و آرمانهائى که دارد، به حماسه‌سازى در بخشهاى مختلف نیاز دارد. ما باید با جهش پیش برویم برادران و خواهران عزیز! این ملت با همه‌ى استعدادى که دارد، در طول دوران طولانى اختناق ــ که بعد هم این اختناق همراه شد با دخالت بیگانگان و سلطه‌ى سیاسى و اقتصادى و فرهنگى بیگانگان ــ عقب ماند؛ از جاده‌ى علم عقب ماندیم، از سازندگى عقب ماندیم، از اقتصاد عقب ماندیم، دچار آفتهاى گوناگون فرهنگى و معرفتى شدیم. انقلاب این فرصت را در مقابل ملت ایران گذاشت که این عقب‌ماندگى را جبران کند؛ و مى‌بینید که در طول سه دهه‌ى گذشته‌ى انقلاب، ملت ایران چه مهارتى از خود نشان داد، چه پیشرفتى کرد، چه استعدادى در وجود خود ارائه کرد به همه‌ى بینندگان در سرتاسر عالم. پیشرفتهاى ملت ایران در این سه دهه، متناسب با سى سال نیست؛ یک نمونه‌اش پیشرفتهاى علمى است که مجامع جهانى چاره‌اى ندارند که به آنها اعتراف کنند؛ که اعتراف هم کردند. سرعت پیشرفت علمى ما سیزده برابر متوسط جهانى است؛ این شوخى است؟ در عین حال با این سرعت پیشرفت، ما هنوز از لحاظ علمى عقبیم. ببینید ما چقدر عقب بودیم! با اینکه بیش از ده برابرِ متوسط سرعت جهانى داریم حرکت میکنیم، هنوز عقبیم. پس این سرعت را باید حفظ کرد. این بخشى است که دشمن اعتراف میکنند؛ یک بخشهائى هم هست که دشمن نباید اعتراف کند، اعتراف هم نمیکند؛ در زمینه‌ى سیاسى همین جور است، در زمینه‌ى اجتماعى همین جور است، در زمینه‌ى سازندگىِ کشور همین جور است، در زمینه‌ى آگاهى و بصیرت عمومى همین جور است؛ اینها را دشمنان ما در تبلیغاتشان، در اظهاراتشان مصلحت نمیدانند بگویند، که مبادا ملت ما را تشویق کنند به پیشرفت این کار. درخصوص اقتدار ملى و آبروى بین‌المللى هم سرعت پیشرفت باید با همین نسبت ملاحظه شود. این پیشرفتها به برکت انقلاب است. اما در عین حال این پیشرفتها همچنان کم است؛ باید این پیشرفتها افزایش پیدا کند.

اگر ملت ایران همین سرعت و شتاب پیشرفت را ــ چه در زمینه‌ى علمى، چه در زمینه‌ى سیاسى، چه در زمینه‌ى اجتماعى، چه در زمینه‌ى فرهنگى و معرفتى ــ حفظ کند، بلاشک زمان زیادى طول نخواهد کشید که در جایگاه شایسته‌ى خود قرار خواهد گرفت؛ آن چیزى که شایسته‌ى ملت ایران است. بخش زیادى از این مسئله با آموزش و پرورش ارتباط دارد، بخش مهمى از آن به مدیران کشور در زمینه‌هاى اجرائى ارتباط پیدا میکند؛ اینها است که مسائل کشور را حساس میکند در نظر هر انسان بصیر و بیننده‌اى؛ اینها است که حماسه لازم دارد. بدون حماسه، این جهشها به وجود نمى‌آید. آن وقتى که حماسه باشد، شور و نشاط باشد، جهش قابل تصور است؛ میتوان فرض کرد که جهش انجام بگیرد. ما در دوران دفاع مقدس این را امتحان کردیم؛ در هر جائى هم که مردم مشارکت داده شدند، این را امتحان کردیم. ان‌شاءالله در زمینه‌ى حماسه‌ى سیاسى و حماسه‌ى اقتصادى هم باید این را ملت ایران به چشم ببیند؛ و بخش زیادى از این، به عهده‌ى شما معلمین عزیز است.

امیدواریم خداوند متعال به شماها توفیق بدهد؛ روح مطهر شهداى عزیزمان و امام بزرگوار را از همه‌ى شما و ما راضى کند؛ ما را در زمینه‌ى وظائف مهمى که در مسائل گوناگون کشور داریم، ان‌شاءالله به راه راست هدایت کند و دستگیرى فرماید.


توسط : بسیجی |   نظر بدهید
      
<      1   2   3   4   5      >